آسيب شناسی سينماي ايران از نگاه شهيد آوينی
|
۲۰:۰۱, ۲۱/مهر/۹۱
(آخرین ویرایش ارسال: ۱۲/بهمن/۹۱ ۱۰:۵۹ توسط Admirer.)
شماره ارسال: #1
|
|||
|
|||
هرگاه از اصلاح سينما، هويت سينماي ايران، سينماي انقلاب و سخناني از اين دست ياد مي شود، بيش از هركس، ياد و راه سيدمرتضي آويني مي درخشد. زيرا اين هنرمند شهيد هم در نظر و هم در عمل (مجموعه روايت فتح) توانسته شاخصه هاي اسلامي و انقلابي را درعرصه سينما تجلي ببخشد. همچنانكه مرحوم دكتر محمد مددپور در كتاب «سينماي اشراقي» نوشت: «وقتي به عالم سينمايي متعارف نظر مي كنيم و هرچه بيشتر در اين عالم دقت مي نماييم، تجربه سينمايي شهيد آويني را بدون كمترين ترديد، تنها نمونه بي ادعاي سينماي ديني آماده گر بعد از انقلاب اسلامي مي بينيم. شهيد علاوه بر تجربه ديني در قلمرو سينماي مستند و استقرار در افق حقيقت در قلمرو تجربه سينمايي، با مباحث نظري اين تجربه را تفسير و تبيين و تأويل كرد و به صورت مجموعه اي نوشته و مصاحبه از خود باقي گذارد.» سيدشهيدان اهل قلم توانست تعريفي تازه و همراه با تحول عظيمي كه به واسطه انقلاب اسلامي در كشورمان پديد آمد را دراندازد. او دراين باره نوشته بود: «سينما رسانه اي عظيم است كه مي تواند منشأ تحول فرهنگي باشد و متأسفانه ما از اين واقعيت غفلت كرده ايم. معتقديم كه همه امكانات حياتي بشر، اعم از تكنولوژي، علم يا هنر بايد در خدمت تعالي انسان باشد، به سوي آن نهايتي كه انبياي عظام مي خواهند. فيلم و سينما نيز جدا از اين اصل براي ما معنايي ندارد.» آنچه اين هنرمند و نظريه پرداز به آن پرداخته بود مانند آيينه اي وضعيت و مشكلات امروز سينماي ما را بازگو مي كند. به عنوان مثال، آويني بزرگ ترين مشكل سينماي ايران را بحران هويت دانسته و نگاشته بود: «سينماي ايران گرفتار بحران هويت است و اين بحران به اين دليل ايجاد شده كه سينما از مردم و غايات فرهنگي آنان دور است». و در جايي ديگر آورد كه «سينماي مبارزه بايد منظر غايي و مقصود نهايي دست اندركاران محترم امور سينمايي كشور باشد. اگر امت مسلمان ايران هويت حقيقي خويش را در مبارزه يافته است، سينماي ايران نيز بايد هويت مستقل خويش را در سينماي مبارزه پيدا كند.» شهيد آويني اعتقاد داشت كه سينما به خاطر ذات غربي و تكنولوژي خود نمي تواند اسلامي شود، اما مي توان آن را به خدمت اسلام درآورد: «تعبير سينماي اسلامي» درست نيست. سينما شايد آنچنان كه هست مسلمان شدني نباشد، اما مي توان آن را به خدمت اسلام درآورد و اين وظيفه اي است گران بر گرده ما... اگر ما بخواهيم در سينما روي خطاب خويش را همچون انبيا به فطرت الهي انسان بگردانيم- كه براي استخدام سينما در خدمت اهداف متعالي اسلام چاره اي جز اين نيست- بايد كيفيت تأثيرگذاري عناصر بياني سينما را خوب بشناسيم... اگر ما بخواهيم هنر امروز را در خدمت اسلام درآوريم، بايد آفاق تذكر و تفنن را با يكديگر اشتباه نكنيم و بدانيم كه هنر- اگر آنچنان كه هست ملحوظ شود، نه آنچنان كه بايد باشد- در خدمت تفنن بشر قرار گرفته است... براي آن كه سينما در خدمت اسلام درآيد بايد حجاب تكنيك سينما خرق كند.» و همچنين «سينمايي كه مي خواهد در خدمت اسلام باشد، بايد روي خطاب خويش را به فطرت الهي بازگرداند.» يكي از مسائل و مصائبي كه طي سالهاي اخير با آن مواجه بوده ايم، جشنواره هاي غربي هستند. آويني، از سالها قبل، نسبت به اين جشنواره ها و تأثير منفي آن ها بر سينماي ما هشدار داده بود. از جمله اين كه: «حقيقت اين است كه كسب توفيق در جشنواره هاي خارج از كشور، ارزشي را اثبات نمي كند. آنها به تكنيك محض جايزه نمي دهند و راهشان نيز با ما متفاوت است. تكنيك و محتوا را نيز نمي توان از يكديگر تفكيك كرد و چون اين چنين است، پر روشن است كه آنها كدامين فيلم ها را مي خواهند.» و در جاي ديگري نوشته است: «بنده مخالف شركت در جشنواره هاي جهاني و دعوت از منتقدان بين المللي نيستم، اما مخالف آن هستم كه به ارزيابي جشنواره ها و داوري منتقدان بين المللي ايمان بياوريم. سينماي ايران بايد در جهت دستيابي به يك هويت مستقل حركت كند و خود را در آينه صيقلي وجود مردم نبيند، نه در سراب روشنفكري و روشنفكرنمايي.» اما از نگاه آويني تمام افق ها و آرمان هاي فرض شده در زمينه هنر و رسانه، بدون وجود هنرمندان و نيروهاي متعهد و متخصص ثمربخش نخواهدبود. شهيد آويني تأكيد داشت كه هنر حقيقي تنها از ذهن و دل هنرمند پرورش يافته برمي آيد: «اگر يك برنامه بلندمدت براي پرورش هنرمندان برنامه ساز نداشته باشيم، همين عامل مذكور مي تواند ما را تدريجا به سمت يك خضوع ناخواسته در برابر هنرمندان و متخصصان غيرمتعهد به اسلام براند.» «هنرمند آيينه اي است كه اگر صيقلي نباشد، صورت زيباي حقيقت را مشوه و كج و معوج مي نمايد؛ پس هنرمند از آن حيث كه واسط ظهور حق در عالم است، بايد به تزكيه نفس بپردازد و ميزان توفيقش در اين امر با ميزان هنرمنديش رابطه مستقيم دارد.» جملات زیر ازشهید آوینی است درباره سخنرانی اسفندماه ۷۱ در سمینار «سینمای پس از انقلاب»،اوینی در کتاب «آئینه جادو»و «ماهنامه سوره» به این حوزه بیشتر پرداخت. لابد همه منتظر بودند من هم بروم و بنابر آداب روشنفکری ،سخنانی چند در مدح سینمای ایران و سینماگرانش بگویم …سخنانی بگویم که با مشهورات و مقبولات جامعه روشنفکری مخالفتی نداشته باشد.اما من همین متن را خواندم ،از روی کاغذ و خیلی بد و وبا تپق فراوان،بعد ها دوستانم گفتند متن را همان طور خواندی که نریشن های روایت فتح را،مظلوم و محزون»اما در هنگام سوال و جوابم یا بهتر بگویم بازجویی،بسیاری از معترضان ،به لحن خشن سخنانم اعتراض کردند و از جمله کسی برای نوشته بود :«جناب برادر عارف،آقای آوینی!لطفا بفرمائید اخلاق اسلامی درباره وقاحت چه نظری دارد»یعنی که لحن سخنان من وقیحانه بود…جماعت،عجیب آشفته بودند…» فیلم سخنرانی شهید آوینی در سمینار «سینمای پس از انقلاب» ![]() دانلود قسمت اول سخنرانی : با کیفیت ۱۰۰kbpsو با اندازه ۷٫۲۳مگابایت دانلود قسمت دوم سخنرانی : با کیفیت ۱۰۰kbpsو با اندازه ۷٫۳۰مگابایت دانلود قسمت سوم سخنرانی : با کیفیت ۱۰۰kbpsو با اندازه ۶٫۹۰مگابایت دانلود صوت کامل این جلسه (سخنرانی + پرسش و پاسخ) بصورت فشرده (Rar) و با اندازه ۸٫۲۴مگابایت منبع دانلود سخنرانی : فتیان
|
|||
۱:۳۴, ۲۲/مهر/۹۱
شماره ارسال: #2
|
|||
|
|||
نکاتی از مقاله ی دکتر وحید یامین پور در مورد ماهیت تکنولوژی ، سینما و هنر از نگاه شهید آوینی:
1.سرمنشأ تنازعات دقیقاً انقلاب اسلامی است و تعریفی که امامخمینی از دین ارائه میکند. اگر تعریف سنتی که از دین وجود داشت، امامخمینی هم همان تعریف را داشت، چرا باید انقلاب میکرد؟ ... اگر دین در حد تعریفی خصوصی و شخصی و نه چندان مؤثر در ساخت فضای اجتماعی و تمدنی است، نباید در دورهي شاه هم مشکلی میداشتیم .منازعه از تعریفی است که امام از دین ارائه میکند. دین بهعنوان مجموعهای از انگارههاست که مدعیست همهچیز تو را از جمله اقتصاد، فرهنگ، هنر و ... میتواند بسازد. انقلاب اسلامی آغاز این منازعه است، بهسبب ادعایی که دین و هویت اسلامی میکند. پس تو با تکتک اتفاقاتی که اطرافت هست مشکل داری. اول انقلاب، با ورزش مشکل داشتیم. مراجعه کنید به خاطرات مسئولان ورزشیمان. نمیدانستند باید لیگ داشته باشیم یا نه؟ ورزشگاهها را بعضي میگفتند که باید تعطیل کنید. اول انقلاب، دربارهي شئون مدرنیتهای که در کشور ما نهادینه شده است، نوعی سرگشتگی وجود داشت....اما همین سرگشتگی خیلی محترم است معلوم است که بسیاری این منازعه را درک میکنند که با این شیوهي قانونگذاری، شیوهي محاکمه، شیوهي ورزش، رادیو و تلویزیون و سینما مشکل داریم .حالا، بعضيها سادهترین روش را انتخاب میکنند. سادهترین روش این است که به این چیزها فکر نکنیم، یعنی آنها را حذف کنیم. بگوییم تلویزیون نداشته باشید، رادیو نداشته باشید، ورزش نداشته باشید، سینما نداشته باشید و... که اشتباه است و این اصلاً تمدنسازی نیست. این در یک تمدن، پسزدن خود از حق زیست است. این انتخاب، انفعالیترین روشی است که شکل میگیرد. 2.اشتباه بعضي اين است که تصور میکنند تمدنسازی براساس طرحی ازپیش تعیینشده است، تصور میکنیم تمدنسازی یک پروژه است، کشفی است که فردی خواب میبیند که شهر اسلامی چگونه است و بعد بیدار میشود و آن شهر را طراحی میکند. اصلاً معنای تمدن اسلامی، بازگشت به تمدن صفویه نیست، معنای تمدن اسلامی بازگشت تمدن سلجوقی یا یک خانهي تیموری و آل بویه و اینها نیست. نمیدانیم تمدن اسلامی که پس از این خواهیم ساخت، چهشکلی است؟ یک چیز را میدانیم و آن اینکه چیزی که الان هست، نیست. برای این جمله هم، تکتک، استدلال میکنیم. مجموعهي مقالات شهید آوینی استدلال همین است که آن چیزی که الان هست، تمدن اسلامی نیست و کمکم به این فکر میکنیم که خصلت تمدن اسلامی چیست؟ و به تکتک این ماهیتها فکر میکنیم. یکی از آنها ماهیت سینمای اسلامی است؟ نه. استدلالهای آن خیلی دشوار نیست که بگوییم سینما ذاتی سرگرمکننده و غفلتزا دارد و اصلاً آن را برای پاسخدادن به همین خصلت بشر درست کردهاند. این ذات اسلامی نیست. ذات اسلامیشدنی هم نیست 3.شئون تمدنی با انکشاف و تحول باطنی متولد میشوند. انسان مؤمن، انسانی است که در غفلتزدگی تمدنی طاغوتی نیست، یعنی به ذات شئونی که او را احاطه کرده است، آشناست و بهرهای از حکمت و ایمان دارد. وقتی با شأن تمدنی طاغوتی مواجه میشود؛ یا آن را میشکافد و کارکرد دیگری از آن بهدست میآورد، یعنی ماهیت یا پیامد و کارکرد آن را تغییر میدهد؛ یا آن را کنار میگذارد. از این دو حالت خارج نیست. خودِ شهید آوینی هم در مواجهه با بعضی از شئون هنری و رسانهای همین روش را دارد. مثلاً دربارهي نقاشی، طراحی، هنرهای تجسمی و سینما یکسان حرف نمیزند. میگوید این شاخه از هنر، اسلامیشدنی نیست و اصلاً در خدمت اسلام نخواهد بود 4.اگر تلقی از آن مثل تلقی «مارشال مک لوهان» از رسانه باشد که "رسانه همان پیام است" یا برای آن ذات و ماهیتی تلقی کنید و بهاصطلاح فلاسفه، افلاطونی با آن مواجه شوید، اینجا موضع تغییر میکند؛ بايد از منظری دیگر و مؤمنانه با آن روبهرو شوي که ببینی در خدمتگرفتنی است یا نه؟ دراینباره هرکسی يا بنده نمیتوانم اظهارنظر کنم. آوینی بهعنوان هنرمند و سینماگر، شانس تمدن اسلامی را در مواجهه با سینما میآزماید. نکته اینجاست! آوینی میتوانست این شانس را دربارهي اقتصاد، دربارهي بانک، دربارهي بیمه یا دربارهي پارلمانتاریزم هم بیازماید. کار تمدن اسلامی این است، چون میداند در این موقعیت زندگی میکنیم و نمیتوانیم همینجا تعطیل کنیم و بگوییم همهچیز تعطیل تا یکسری نخبگان ما بروند، صد سال فکر کنند و ببینند چهکار میشود کرد؟ نه، تو مؤمنانه زندگی میکنی، موقعیتها آنگونه که مؤمنانه بتوانند متولد بشوند، بر تو منکشف میشوند. مثل جنگ و دفاع مقدس؛ اول انقلاب، شانس ما این بود که درگیر جنگ شدیم. وقتی درگیر جنگ شدیم، سازوکارها و نظامهای کلاسیک جنگ به کارمان نیامد، اما با پدیدهي جنگ، مؤمنانه مواجه شدیم و سازوکارها و نظامها را خودمان تولید کردیم. مدیریت جنگی، مدیریتي انقلابی و مؤمنانه شد 5. آوینی سینما را شأنی از هنر و هنر را هماُفق و محاذی با حکمت تعریف میکند؛ این خصلتها را نام میبرد. تعریف آوینی از هنر چیست؟ او گوش هنرمند را نیوشای عالَم ملکوت میداند. میگوید گوشی در ملکوت دارد، زبانی در عالَم مُلک. بعد میگوید هنرمند الّا و لابُد، واجد الهامات غیبی است. حالا اگر این الهامات غیبی ازطرف ملائکه الله باشد، هنری که از هنرمند صادر میشود، هنر دینی است. اگر گوش او شنوندهي الهامات شیاطین باشد که خداوند میفرماید بعضی وقتها، استراقسمع میکنند، هنرش شیطانی میشود. هنر، محاذی حکمت است، یعنی همانطور که حکمت میتواند آینده را پیشبینی کند و همانطوریکه حکمت، حقیقت را برای شما متجلی میکند، هنر هم همان کار را انجام میدهد، با اين تفاوت كه هنر در تشخیص و تبیین، هم صریحتر و هم سریعتر است. مثل تفاوتی که مثلاً فلاسفهي غرب بین «داوینچی» و «دِکارت» قائل هستند . 6. هنرمند حتماً کسی است که اهل ذکر، اهل تذکر، اهل تِذکار و اهل شنیدن الهامات غیبی است. وقتی چنین هنری از عالم غیب، بر جان و روح هنرمند نازل میشود، آنوقت هنرمند با تبحری که در بکارگیری فن دارد، آن را به عالم مُلک میآورد و روی بوم میکشد، یا با دستکاری در الفاظ، آن را به شعر، یا در ویزور به یک شات، یا آن را به سکانس، یا به یک فیلم و شاید هم آن را به یک داستان تبدیل کند. وقتي خودت را پاکیزه و تزکیه کردی، الهامات غیبی بر جانت فرود میآید. سپس این الهامات غیبی را به بیرون متجلی میکنی و پروسهي دنیایی شروع میشود. مخاطب اثر، این مسیر را برعکس طی میکند، یعنی در بیرون، مخاطب الهاماتِ تو بوده است و واجد الهامات تو میشود و متوجه تذکری میشود که تو در عالم غیب، متوجه آن بودی. هنر، آگاهانه و ناآگاهانه نیست؛ نوعی تأثیر و تأثر است. چرا میگویند بخشی از موسیقی حرام است؟ چون هنرمند شیطانی، الهامات شیطانی خود را تبدیل به نوا و نغمه میکند. بعد کسی که این موسیقی را میشنود، در الهامات شیطانی سازندهي موسیقی شریک میشود! پس معماری حرام داریم، فیلم حرام داریم و شعر حرام هم داریم. اصلاً بحث فقهی نمیخواهم بکنم، اما تأثیر معماری عمیقتر است یا تأثیر موسیقی؟ شما در شهری زندگی بکنید که الهامات شیطانی، این شهر را ساخته است . |
|||
۳:۱۹, ۲۳/مهر/۹۱
(آخرین ویرایش ارسال: ۲۳/مهر/۹۱ ۳:۳۳ توسط مجید املشی.)
شماره ارسال: #3
|
|||
|
|||
سیما فیلم مقاله ای در زمینه ی اندیشه های شهید آوینی درباره سینما به نقل از سیدرضا صائمی در سال گذشته نوشته که مطالب جالبی از افکار شهید آوینی را مطرح می کند. بدنیست نگاهی به این مقاله بیندازیم.
![]() شاید بیشتر افراد،شهید سیدمرتضی آوینی را با مستند روایت فتح و صدای گرم و دلنشینش بر این مستند جنگی بشناسند، اما او علاوه بر مستندسازی در حوزه های جنگ و مسائل اجتماعی در زمینه نظریه پردازی سینما نیز یکی از افراد صاحبنظر بعد از انقلاب به شمار مي رود.بخشی از دیدگاه های سینمایی او را می توان در مجموعه مقالاتش در مجله سوره و مهم تر از همه کتاب معروف"آیینه جادو" جست وجو کرد.واقعیت این است که هنوز بعد از 18سال از شهادت او هنوز درباره آرا و اندیشه های سینمایی و هنری او کار منسجم و قابل قبولی انجام نشده است. شاید یکی از بهترین و جذاب ترین کتاب هایی که درباره اندیشه های شهید آوینی منتشر شده،کتاب"سینما و افق های آینده"باشد از سوي حسین معززی نیا و به همت مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی منتشر شده است.اگرچه تحلیل و بررسی اندیشه های شهید آوینی درباره سینما در این یادداشت نمی گنجد،اما نگارنده تلاش می کند تا مهم ترین فرازهای اندیشه سید مرتضی آوینی را درباره سینما به شکل اجمالی مورد بازشناسی قرار دهد. واقعیت این است که شهید آوینی"سینما"را جزئی از کلیت تمدن غرب دانسته و به تفکیک ماهوی آن اعتقادی نداشته است.او تاکید می کند که سینما ذاتا به فرهنگ غرب تعلق داشته و یکی از لوازم و دستاوردهای مدرنیته است.در واقع او سینما را از ساحت فرهنگی غرب جدا نکرده و آن را یکی از مهم ترین مظاهر فرهنگ مدرن برمی شمارد.آوینی در مقاله ای به نام"سینما،مخاطب"با طرح پرسش هایی از ماهیت و کارکرد سینما تلاش می کند تا به تعریف جدیدی از سینما دست پیدا کند. تعریفی که با انگاره ها و هویت شرقی و اسلامی او تناسب و همسویی داشته باشد.به اعتقاد او"اگرچه سینما یکی از موالید تمدن غربی است،اما نزد ما و در این سیر تاریخی که با انقلاب اسلامی آغاز شده،صورت دیگری متناسب با اعتقادات ما خواهد پذیرفت".به طور کلی،شهید آوینی تلاش می کرد نه فقط سینما بلکه همه چیز را در نسبت با هویت اسلامی – ایرانی بازتعریف کرده و با آن ها دچار یک نوع مواجهه فلسفی شود.در ارتباط با سینما نیز تلاش نظری و ذهنی او بیشتر حول مفاهیمی مثل"درک ماهیت سینما" و"شناخت جوهر سینما"می چرخید و سعی می کرد تا با کنارزدن حجاب تکنیک به شناخت و درک درستی از ماهیت و ذات سینما دست یابد.معززی نیا درباره دیدگاه شهید آوینی نسبت به سینمای غرب و سینمای ملی اظهار داشت:"توضیح درباره دیدگاه سینمای غرب و نیز سینمای ملی از نگاه شهید آوینی تا حدودی دشوار است،اما در مجموع دو گروه افراد وجود داشتند که نسبت به استفاده از سینمای غرب موضع می گرفتند.عده ای معتقد بودند که باید از سینمای غرب تبعیت کرد و به صورت مستقیم از تمام دستاوردها و نوع نگاه و عملکرد آن ها استفاده کرد. عده ای دیگر هم بر این اعتقاد بودند،هیچ گونه تعاملی نباید با سینمای غرب داشت و باید آن را به طور کامل نفی کرد،اما شهید آوینی نگاهی میانه داستند که مختص خود ایشان بود.او به تماشای آثار غربی و آموختن و استفاده از مسائل مثبت و پیشرفت های تکنولوژیکی آن ها معتقد بودند.حتی در این زمینه به نگارش کتاب و تماشای آثارغربی ترغیب می کردند.شهید آوینی سینمای ملی را چیزی جدا از فرهنگ نمی دانستند و برخورداری از هویت ملی را همپایه سینمای ملی تلقی می کردند." به همین دلیل بود که برخلاف دیدگاهای رادیکالی بعضي از انقلابیون شهید آوینی بین سینما و انقلاب اسلامی تعارضی قائل نبود و به همین دلیل،هراسی از صنعت سینما و رسانه های ارتباطی دیگری مثل ویدئو و ماهواره نداشت.او معتقد بود ما باید خانه خود را در دامنه آتشفشان بسازیم.او تلاش می کند تا با تسخیر جوهر تمدن جدید به گشودن افق های تازه ای کمک کند و روح ایرانی– اسلامی در آن بدمد.شاید برایتان جالب باشد که شهید آوینی با واژه و مفهوم"سینمای اسلامی"مخالف بود و اعتقاد داشت:"به نظر من،سینمای اسلامی وجود ندارد که ما این عنوان را این طور به کار ببریم.من اسلام را حقیقت عالم می دانم و وقتی معتقدم به این حقیقت که هنر،بالذات و خواه ناخواه با حقیقت عالم نسبت دارد و سینما هم بالطبع نسبتی با هنر دارد،پس حقیقت سینما خود به خود امری است که می تواند معنوی و الهی باشد.منتها این موضوع به نوع تقرب ما به موضوع بستگی دارد...ذات سینما اسلامی نشده که شما بگویید سینمای اسلامی." آوینی معتقد است،سینما متناسب با نیاز عصر خود شکل گرفته و متولد شده است و لذا با این تعبیر که سینما یک ابزار و وسیله صرف است،مخالف بود.در حقیقت،او سینما را فرهنگ تجسم یافته تمدن مدرن می داند که خنثی نیست و وظیفه هنرمند مسلمان این است تا جوهره و روح این تکنولوژی را شناخته و آن را به نفع ارزش ها و اندیشه های خود تسخیرکند.به عبارت دیگر،تلاش های نظری و علمی او در حوزه سینما برای رسیدن به یک نوع "حکمت سینمایی"بود. آوینی به شدت به سینمای قصه گو علاقه داشت و داستان گویی را ماهیت سینما می دانست.علاقه او به سینمای هیچکاک را باید ریشه همین نگرش و علاقه دانست.به همین دلیل او همواره به نقدهای مضمونی انتقاد کرده و یکی از معضلات نقد سینمایی ما را مضمون زدگی می دانست.در واقع او به ابزارهای سینمایی برای قصه گویی به شدت معتقد بود و اینکه پیام های معنوی و والا را نمی توان بدون تکیه بر ابزارها و لوازم قصه گویی عنوان کرد و بر مخاطب تاثیر گذاشت.آوینی بارها تاکید کرده بود که سینما اول تکنیک است و بعد مضون.به اعتقاد او ممکن است فیلم مضمون خوبی داشته باشد اما احاطه نداشتن بر تکنیک آن را به ابتذال بکشاند.با این حال او تکنیک در سینما را جمع میان "مهارت فنی"و"ذوق هنری"می دانست و معتقد بود که مي توان در سینما مهارت فنی را کسب کرد،اما ذوق هنری اکتسابي نيست. و او هنرمندی بود که هم مهارت فنی داشت و در رشته معماری تحصیل کرده بود و هم ذوق هنری که در مستندهایش قابل ردبابی است. روحش شاد |
|||
|
![]() |
1 میهمان |
![]() |
|||||
موضوع: | نویسنده | پاسخ: | مشاهده: | آخرین ارسال | |
سينماي فعلي | علي1988 | 10 | 3,448 |
۱۸/بهمن/۹۱ ۱۹:۱۱ آخرین ارسال: علي1988 |