زندگی با چراغ ها زیباست (حیات طیبه با قرآن)ویژه رمضان94
|
۱۸:۰۳, ۲۷/خرداد/۹۴
(آخرین ویرایش ارسال: ۲۵/تیر/۹۴ ۱۹:۵۴ توسط حسن عزتي.)
شماره ارسال: #1
|
|||
|
|||
![]() شاید خبر از میهمانی عزیز است . . مدتی است دلم برای آمدنش شور می زند . . می آید مثل هر سال . . وقتی که خسته ایم . . وقتی که داریم کهنه می شویم و سنگین و سخت و سربی. می آید؛ به موقع می آید و هیچ وقت دیر نمی کند .با یک بغل گل محمدی راز و نیاز می آید با گل دعای سحر و نسیم دم افطار می گویم مثل بهار؛ چون بهار، بهانه ای برای تازه شدن است. می گویم بهار؛ چون بهار باده نوشان، مستی و فرزانگی است. می گویم بهار؛ زیرا فصل شکفتن انسان است، چون گل هایی که در دامن کوه های سرسبز به بهانه عبور جویباری عاشق، می رویند. ![]() یکی از عیوب ما و جوامع ما در طول زمان این بوده است که گاهی فرهنگ خود را متأثر می کردیم از فرهنگ بیگانگان. .کسانی این را در میان جامعه ی مـا و کشور ما به عمد ترویج کردند؛ مـا را سوق دادند بـه سمت زنـدگی کسانی کـه دل و جانشان خالی بود از نور معنویت؛ در سبک زندگی، در کیفیت پوشش، در کیفیت راه رفتن، در کیفیت معاشرتها و ارتبـاطـات اجتماعــی.اگر هـم کسی بـه آنـهـا اعـتراض کـرد، گـفـتند کـه دنیـا امــروز اینـجــوری اســت. در حالی که قرآن به ما می آموزد: « وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللّهِ إِن يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُونَ »انعام116 .امت مؤمن و مسلم آن امت و ملتی است که معیار را از قرآن می گیرد، از هدایت الهی می گیرد؛ هـدایت قرآن را باید در زندگی خود حـاکم کرد.
مقام معظم رهبری؛92/4/19 __________________________________________________________________________ با ما در این مبحث همراه باشید؛ ارسال های پیش رو،حاصل تحقیق و تلاش قرآنی 42 تن از کاربران خوب این تالاره ان شا الله مفید و موثر واقع بشه . . . موضوعات قرآنی پیش رو:
|
|||
۱۳:۱۲, ۲۸/خرداد/۹۴
شماره ارسال: #2
|
|||
|
|||
با یاد خدای مهربان
چند دقیقه دل به این حرفا بدید حرفام در مورد یه موضوعیه ک گفتن ستون دینه؛ نــمـــاز می دونید که توی هر جمع هر چی افراد محترم تر باشند ، سعی می کنیم کلمات زیباتری به کار ببریم؛ اینو بدون که خدا همیشه مستمع حرفاته،حواست هست؟! ... إِنَّا مَعَكُم مُّسْتَمِعُونَ (15شعرا) و بهترین شیوه برای حرف خوب و درست زدن با خدای مهربون،نماز خوندنه هم خیلی خوبه و هم خیلی مهمه! بله،خیلی مهمه نماز خون شدن اینقدر مهم هست که حضرت ابراهیم بخاطرش زن و بچه اش رو در بیابون رها کرد !!! رَّبَّنَا إِنِّي أَسْكَنتُ مِن ذُرِّيَّتِي بِوَادٍ . . . لِيُقِيمُواْ الصَّلاَةَ . . . (37ابراهیم) خدا هم در طول روز چند بار با نوای ملکوتی اذان صدامون می زنه، و ازمون دعوت میکنه وقتی کسی صدات بزنه و دیر جوابش رو بدی، یا باهات حرف بزنه و حواست بهش نباشه،قبول داری که طرف رو ضایع کردی؟؟؟ حالا ببین ما چقدر نماز رو ضایع می کنیم !!! ...خَلْفٌ أَضَاعُوا الصَّلَاةَ . . . (59مریم) و با ارزش ترین هدیه ای که بعد نماز بهمون می رسه،سکینه و آرامش دله اگه همه دنیا مال تو باشه ولی دلت آروم نباشه چه فایده؟! پس یاد خدا رو با همه دنیا عوض نکن . . . ... أَلاَ بِذِكْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوب (28رعد) . ![]() .
یا علی (علیه السلام) مدد است. |
|||
۹:۳۱, ۲۹/خرداد/۹۴
شماره ارسال: #3
|
|||
|
|||
به نام خدا
صبح زود از خواب بیدار می شود و یک راست به سمت جا کلیدی می رود و سوئیچ ماشینش را بر می دارد، آخر این روز ها صف معاینه فنی خودرو حسابی شلوغ است! اول یه یک مغازه مکانیکی میرود و کلی قطعات نو و درجه یک روی ماشین نصب می کند. چراغ ها را عوض می کند ، بار بند بزرگ می بندد ، چراغ مه شکن نصب می کند و لاستیک ها را نو می کند تا مبادا در راه سفر مشکلی پیش بیاید. بعد از کلی معطلی بالاخره نوبتش می شود. مسئول معاینه مو به مو اجزای ماشین را چک می کند و چیز هایی می نویسد و در آخر نمره قبولی را می دهد و مرد لبخند می زند. بعد از یک روز خسته کننده در راه بازگشت به خانه ماشین را کارواش می برد تا برای مسافرت روز بعد آماده و تمیز باشد. حالا ماشین حسابی برق می زند! صبح روز بعد اول وقت با عجله از خواب بر میخیزند ، مسافرت به سمت مقصدی دور آغاز می شود و پس از گذشت ساعاتی طولانی رانندگی به مقصد می رسند. از ماشین پیاده می شوند تا در طبیعت سبز و هوای تازه کمی استراحت کنند که ناگهان نگاهشان به بار بند خالی می افتد! فورا به پشت ماشین می رود و صندوق عقب را باز می کنند ، بله صندوق هم خالی است! *** این حکایت این روز های بعضی از ماست که از بس به وسیله توجه میکنیم توشه مقصد را بکلی از یاد می بریم و چه زیبا امام صادق (علیه السلام) می فرماید: دنیا مزرعه آخرت است . (می شود اینطور گفت که : دنیا وسیله ای برای دست پر رفتن به آخرت است) گویا خداوند هم از این اعمال ما متعجب شده است که می فرماید: فَمِنَ النَّاسِ مَن يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا وَمَا لَهُ فِي الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ (سوره : البقرة آیه : 200 ) برخی از مردم می گويند : ای پروردگارما ، ما را در دنيا چيزی بخش اينان را در آخرت نصيبی نيست. و در خطاب به این افراد می فرماید: مَن كَانَ يُرِيدُ حَرْثَ الدُّنْيَا نُؤتِهِ مِنْهَا وَمَا لَهُ فِي الْآخِرَةِ مِن نَّصِيبٍ (سوره : الشورى آیه : 20 ) هر کس کشت دنيارا بخواهد به او عطا می کنيم ، ولی ديگر در کشت آخرتش نصيبی نيست كَلَّا بَلْ تُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ (سوره : القيامة آیه : 20 ) آری ، شما اين جهان زودگذر را دوست می داريد و خداوند نصیحتی برای ما دارد: اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَزِينَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَيْنَكُمْ (سوره : الحديد آیه : 20 ) بدانيد كه زندگى دنيا، در حقيقت، بازى و سرگرمى و آرايش و فخرفروشىِ شما به يكديگر است. و چه زیبا می فرماید: وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا مَتَاعُ الْغُرُور (سوره : الحديد آیه : 20 ) ***و زندگانى دنيا جز كالایی فريبنده نيست*** ![]() |
|||
۸:۱۷, ۳۰/خرداد/۹۴
شماره ارسال: #4
|
|||
|
|||
گفتم: خستهام!!
گفتی: لاتقنطوا من رحمة الله .:: از رحمت خدا نا امید نشید(زمر/53) ::. گفتم: هیشکی نمیدونه تو دلم چی میگذره گفتی: ان الله یحول بین المرء و قلبه .:: خدا حائل هست بین انسان و قلبش! (انفال/24) ::. گفتم: غیر از تو کسی رو ندارم گفتی: نحن اقرب الیه من حبل الورید .:: ما از رگ گردن به انسان نزدیکتریم (ق/16) ::. گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی! گفتی: فاذکرونی اذکرکم .:: منو یاد کنید تا یاد شما باشم (بقره/152) ::. گفتم: تا کی باید صبر کرد؟ گفتی: و ما یدریک لعل الساعة تکون قریبا .:: تو چه میدونی! شاید موعدش نزدیک باشه (احزاب/63) ::. گفتم: تو بزرگی و نزدیکت برای منِ کوچیک خیلی دوره! تا اون موقع چیکار کنم؟ گفتی: واتبع ما یوحی الیک واصبر حتی یحکم الله .:: کارایی که بهت گفتم انجام بده و صبر کن تا خدا خودش حکم کنه (یونس/109) ::. گفتم: خیلی خونسردی! تو خدایی و صبور! من بندهات هستم و ظرف صبرم کوچیک... یه اشاره کنی تمومه! گفتی: عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم .:: شاید چیزی که تو دوست داری، به صلاحت نباشه (بقره/216) ::. گفتم: انا عبدک الضعیف الذلیل... اصلا چطور دلت میاد؟ گفتی: ان الله بالناس لرئوف رحیم .:: خدا نسبت به همهی مردم - نسبت به همه - مهربونه (بقره/143) ::. گفتم: دلم گرفته گفتی: بفضل الله و برحمته فبذلک فلیفرحوا .:: (مردم به چی دلخوش کردن؟!) باید به فضل و رحمت خدا شاد باشن (یونس/58) ::. گفتم: اصلا بیخیال! توکلت علی الله گفتی: ان الله یحب المتوکلین .:: خدا اونایی رو که توکل میکنن دوست داره (آل عمران/159) ::. گفتم: خیلی چاکریم! ولی این بار، انگار گفتی: حواست رو خوب جمع کن! یادت باشه که: و من الناس من یعبد الله علی حرف فان اصابه خیر اطمأن به و ان اصابته فتنة انقلب علی وجهه خسر الدنیا و الآخره .:: بعضی از مردم خدا رو فقط به زبون عبادت میکنن. اگه خیری بهشون برسه، امن و آرامش پیدا میکنن و اگه بلایی سرشون بیاد تا امتحان شن، رو گردون میشن. خودشون تو دنیا و آخرت ضرر میکنن (حج/11) ::. گفتم:... دیگه چیزی برای گفتن نداشتم. گفتم: چقدر احساس تنهایی میکنم گفتی: فانی قریب .:: من که نزدیکم (بقره/۱۸۶) ::. گفتم: تو همیشه نزدیکی؛ من دورم... کاش میشد بهت نزدیک شم گفتی: و اذکر ربک فی نفسک تضرعا و خیفة و دون الجهر من القول بالغدو و الأصال .:: هر صبح و عصر، پروردگارت رو پیش خودت، با خوف و تضرع، و با صدای آهسته یاد کن (اعراف/۲۰۵) ::. گفتم: این هم توفیق میخواهد! گفتی: ألا تحبون ان یغفرالله لکم .:: دوست ندارید خدا ببخشدتون؟! (نور/۲۲) ::. گفتم: معلومه که دوست دارم منو ببخشی گفتی: و استغفروا ربکم ثم توبوا الیه .:: پس از خدا بخواید ببخشدتون و بعد توبه کنید (هود/۹۰) ::. گفتم: با این همه گناه... آخه چیکار میتونم بکنم؟ گفتی: الم یعلموا ان الله هو یقبل التوبة عن عباده .:: مگه نمیدونید خداست که توبه رو از بندههاش قبول میکنه؟! (توبه/۱۰۴) ::. گفتم: دیگه روی توبه ندارم گفتی: الله العزیز العلیم غافر الذنب و قابل التوب .:: (ولی) خدا عزیزه و دانا، او آمرزندهی گناه هست و پذیرندهی توبه (غافر/۲-۳) ::. گفتم: با این همه گناه، برای کدوم گناهم توبه کنم؟ گفتی: ان الله یغفر الذنوب جمیعا .:: خدا همهی گناهها رو میبخشه (زمر/۵۳) ::. گفتم: یعنی بازم بیام؟ بازم منو میبخشی؟ گفتی: و من یغفر الذنوب الا الله .:: به جز خدا کیه که گناهان رو ببخشه؟ (آل عمران/۱۳۵) ::. گفتم: نمیدونم چرا همیشه در مقابل این کلامت کم میارم! آتیشم میزنه؛ ذوبم میکنه؛ عاشق میشم! ... توبه میکنم گفتی: ان الله یحب التوابین و یحب المتطهرین .:: خدا هم توبهکنندهها و هم اونایی که پاک هستند رو دوست داره (بقره/۲۲۲) ::. ناخواسته گفتم: الهی و ربی من لی غیرک گفتی: الیس الله بکاف عبده .:: خدا برای بندهاش کافی نیست؟ (زمر/۳۶) ::. گفتم: در برابر این همه مهربونیت چیکار میتونم بکنم؟ گفتی: یا ایها الذین آمنوا اذکروا الله ذکرا کثیرا و سبحوه بکرة و اصیلا هو الذی یصلی علیکم و ملائکته لیخرجکم من الظلمت الی النور و کان بالمؤمنین رحیما .:: ای مؤمنین! خدا رو زیاد یاد کنید و صبح و شب تسبیحش کنید. او کسی هست که خودش و فرشتههاش بر شما درود و رحمت میفرستن تا شما رو از تاریکیها به سوی روشنایی بیرون بیارن. خدا نسبت به مؤمنین مهربونه (احزاب/۴۱-۴۳) ::. |
|||
۱۵:۳۲, ۳۰/خرداد/۹۴
(آخرین ویرایش ارسال: ۳۰/خرداد/۹۴ ۱۸:۲۳ توسط انتصـار.)
شماره ارسال: #5
|
|||
|
|||
بسم الله الرحمن الرحيم
![]() یکی از مواردی که اسلام به آن توجه ویژه می کند بحث «یتیم و یتیم نوازی» است
عصر خلافت امام على علیه السلام بود. مردى ایرانى از همدان و حلوان (شهرى نزدیك بغداد) مقدارى عسل و انجیر براى امیرالمۆمنین علیه السلام در كوفه آورد. امام همان دم دستور داد كودكان یتیم را حاضر نمایند. كودكان یتیم را حاضر نمودند، آن حضرت سر مشكهاى عسل را در اختیار آنها قرار داد تا از آن عسل ها بخورند، سپس آن عسل را در میان ظرفها ریخت و بین مردم تقسیم نمود. به حضرت اعتراض كردند كه چرا اجازه مى دهید یتیمان خود از سرظرف ها بخورند؟ حضرت فرمود:
(بحارالانوار، ج 41، ص 123) یتیم نوازی فقط این نیست كه به او آب و نان بدهیم، بلكه باید به یتیم احترام بگذاریم.
امیرالمومنین (علیه السلام) فرمود: «أَحْسِنُوا فِی عَقِبِ غَیْرِكُمْ تُحْفَظُوا فِی عَقِبِكُمْ» (نهج البلاغه، حكمت 264) اگر شما بچه ها و ذریه مردم را احترام كردید، خداوند هم كاری می كند كه مردم هم به ذریه شما احترام بگذارند. اگر كسی بچه های مردم را تحقیر كند، خداوند هم صحنه ای پیش می آورد كه بچه های او در تاریخ تحقیر شوند. این وعده را امیرالمؤمنین داده است. یتیم نوازی سنگدلی را می زداید شخصی خدمت حضرت علی آمد و گفت: من سنگدل شده ام. حرف در من اثر نمی كند. چشم هایم دیگر اشك ندارد. آدم بی تفاوتی شده ام. چه كنم كه سنگدلی و قصاوت قلب من از بین برود؟ حضرت فرمود: برو یك یتیم بگیر. او را به سینه ات بچسبان و به او رحم كن. دست روی سر او بكش و به او غذا بده. یتیم نوازی فقط احترام به یتیم نیست، بازسازی و خودسازی خود انسان هم هست. چند آیه از قرآن مجید در مورد نحوه ی رفتار ما با ایتام :
« وَلاَ تَقْرَبُوا مَالَ الْیَتِیمِ إِلاَّ بِالَّتِی هِىَ أَحْسَنُ حَتَّى یَبْلُغَ أَشُدَّه » و به مال یتیم، جز به بهترین صورت (براى اصلاح)، نزدیک نشوید، تا به حدّ رشد خود برسد. (انعام/152)
« إِنَّ الَّذِینَ یَأْکُلُونَ أَمْوَالَ الْیَتَامَى ظُلْماً إِنَّمَا یَأْکُلُونَ فِى بُطُونِهِمْ نَاراً وَسَیَصْلَوْنَ سَعِیراً» کسانى که اموال یتیمان را به ظلم و ستم مى خورند، (در حقیقت) تنها آتش مى خورند; و به زودى در شعله هاى آتش (دوزخ) مى سوزند. (نساء/10)
« أَرَأَیْتَ الَّذِى یُکَذِّبُ بِالدِّینِ * فَذَلِکَ الَّذِى یَدُعُّ الْیَتِیمَ » آیا کسى که پیوسته روز جزا را انکار مى کند دیدى؟ او کسى است که یتیم را با خشونت مى راند (ماعون/1 و 2)
|
|||
۱۵:۳۵, ۳۰/خرداد/۹۴
(آخرین ویرایش ارسال: ۳۰/خرداد/۹۴ ۲۳:۳۴ توسط یاوران مهدی.)
شماره ارسال: #6
|
|||
|
|||
![]() ![]() گم شده ی جوان امروز!!! ************ مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در مسجد بخواند. لباس پوشید و راهی خانه خدا شد.در راه مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش کثیف شد. او بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت. مرد اول از او بطور فراوان تشکر می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه می دهند. همین که به مسجد رسیدند، مرد اول از مرد چراغ بدست درخواست می کند تا به مسجد وارد شود و با او نماز بخواند مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند مرد اول درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و مجدداً همان جواب را می شنود مرد اول سوال می کند که چرا او نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند مرد دوم پاسخ داد: "من شیطان هستم". مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد شیطان در ادامه توضیح می دهد: وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را تمیز کردید و به راهتان به مسجد برگشتید، خدا همه گناهان شما را بخشید. من برای بار دوم باعث زمین خوردن شما شدم و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه بیشتر به راه مسجد برگشتید. به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانوانده ات را بخشید. من ترسیدم که اگر یک بار دیگر باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خدا گناهان افراد دهکده تان را خواهد بخشید بنا براین، من از سالم رسیدن شما را به مسجد مطمئن شدم ![]() قال الامام الصادق - علیه السلام - : مَنْ مَشی اِلَی الْمَسْجِدِ، لَمْ یَضَعْ رِجْلَهُ عَلی رَطْبٍ وَ لا یابِسٍ اِلاّ سَبَّحَتْ لَهُ الْاَرْضُ. بحار الانوار، ج 84، ص 13 امام صادق - علیه السلام - فرمود: هر كس به طرف مسجد برود، پایش را بر هیچ تر و خشكی نمی گذارد، مگر اینكه زمین برای او تسبیح می گوید **************************** از اميرمؤمنان روايت شده: و من اراد دخول المسجد فليدخل على سكون و وقار فان المساجد بيوت الله و احب البقاع اليه من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 63. كسى كه مىخواهد وارد مسجد شود بايد با آرامش و وقار وارد گردد، زيرا مساجد خانههاى خداست و محبوبترين سرزمينها نزد او **************************** و نيز آن حضرت پيوسته مىفرمود: من اختلف الى المساجد اصاب احدى الثمان: اخا مستفاداً فى الله عزوجل، او علماً مستطرفاً، او آية محكمة، او رحمة منتظرة، او كلمة ترده عن ردى، او يسمع كلمة تدله على هدى، او يترك ذنبا خشية او حيا من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 62 كسى كه رفت و آمد به مساجد داشته باشد به يكى از هشت حقيقت مىرسد: برادرى دينى در راه خدا كه از او بهره و فايده نصيبش گردد، يا دانشى جديد به او رسد، يا آيتى استوار به دست آورد، يا رحمتى كه به آن اميد بود دريافت نمايد، يا سخنى كه او را از ضلالت باز دارد ياد گيرد، يا كلمهاى بشنود كه وى را به هدايت رهنمون گردد، يا گناهى را به سبب خشيت از عظمت حق يا بخاطر شرمسارى ترك كند ****************************. حضرت صادق (علیه السلام) فرمود: «عليكم بايتان المساجد فانها بيوت الله فى الارض و من اتاها متطهراً طهره الله من ذنوبه و كتب من زواره فاكثروا فيها من الصلاة و الدعا بحار، ج 83، ص 384. شما را به رفتن به مساجد سفارش مىكنم زيرا مساجد خانههاى خدا در زمين است، كسى كه با طهارت به مساجد بيايد خدا او را از گناهانش پاك مىكند و وى را از زائرانش مىنويسد، در مساجد زياد نماز و دعا به جاى آوريد ****************************. رسول حق مىفرمايد: من مشى الى مسجد يطلب فيه الجماعة كان له بكل خطوة سبعون الف حسنة بحار، ج 76، ص 336. كسى كه بخاطر شركت در جماعت به سوى مسجد قدم بردارد، براى او معادل هر قدمى هفتاد هزار حسنه است. |
|||
۱۱:۰۶, ۳۱/خرداد/۹۴
(آخرین ویرایش ارسال: ۳۱/خرداد/۹۴ ۱۲:۳۵ توسط mohamad.)
شماره ارسال: #7
|
|||
|
|||
بسم الله الرحمن الرحیم
![]() سلام خدمت همه دوستان عزیز؛ تالار بیداری اندیشه.دعا می کنیم طاعات و عبادات شما و البته ما به درگاه خداوند مهربان قبول واقع شود. در روایت آمده بیشترین افرادی که به جهنم می روند به خاطر زبانشان است. هفتاد گناه پای زبان می نویسند و یکی از این گناهان "عیب جویی" کردن از دیگران می باشد.
در قرآن مجید با عمل زشت عیب جویی به شدت برخورد شده و به صراحت در آیه اول سوره همزه، خداوند می فرمایند "ووَيْلٌ لِّكُلِّ هُمَزَةٍ لُّمَزَة" یعنی "وای بر هر عیبجوی هرزه زبان (مسخره کننده)". در تفسیر نمونه چنین آمده است:
نقل قول:از مجموع كلمات ارباب لغت استفاده مى شود كه دو واژه ((همزه)) و ((لمزه)) به يك معنى است ، و مـفـهـوم وسـيعى دارد كه هرگونه عيبجوئى و غيبت و طعن و استهزا به وسيله زبان و علائم و اشارات و سخن چينى و بدگوئى را شامل مى شود. اصـولا آبـرو و حيثيت اشخاص از نظر اسلام بسيار محترم است ، و هركارى كه موجب تحقير مردم گردد گناه بزرگى است. در حديثى از پيغمبراكرم (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) آمده است : ((ذليل ترين مردم كسى است كه به مردم توهين كند))!.
در حـديـث ديگرى پيغمبراكرم (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) فرمود: ((من در شب معراج گروهى ازدوزخيان را ديدم كه گوشت از پهلويشان جدا مى كردند و به آنها مى خوراندند! ازجبرئيل پرسيدم اينها كيانند؟. گفت : اينها عيبجويان و استهزاكنندگان از امت تواند))!.
با توجه به معانی آیات بعدی این سوره، سرچشمه اين عمل زشت (عيبجوئى و استهزا) غالبا از كبر و غرور ناشى از ثروت مايه مى گيرد.
**** به روز به یه ترکه گفتن کتاب بنویس ، ترکه برای نوشتن اون کتاب حدود چهل سال پژوهش و مطالعه کرد و بیش از ده هزار کتاب رو کامل خوند ، او برای مطالعه به کتابخانه های هند و ترکیه و عراق سفر کرد و سرانجام یه کتاب یازده جلدی نوشت! اون ترکه کسی نبود جز علامه امینی و اون کتاب هم همون الغدیر بود.
وقتی بند بالایی را شروع به خواندن کردید، با دیدن چند کلمه اول چه چیزی به ذهن شما خطور کرد؟ متاسفانه در جامعه ما عیب جویی کردن و مسخره کردن به یک کار عادی تبدیل شده بصورتی که در پیامک ها و شبکه های اجتماعی به عیب جویی و مسخره کردن هموطنان و قومیت های ایرانی می پردازیم. ولی بهتر نیست بجای عیب جویی و مسخره کردن به یاد داشته باشیم که خداوند فرموده است "إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّـهِ أَتْقَاكُمْ" یعنی با ارزشترین شما نزد من، با تقواترین شماست".
**** يکي از عوامل تزلزل خانواده، عيب جويي همسران نسبت به هم است. در قرآن به اين مسئله اشاره دارد که زن و مرد همانند لباس هم مي باشند: "هُنَّ لِبَاسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ" "آنها لباس عفاف شمايند و شما نيز لباس عفت آنها هستند"
لباس، عيوب آدمي را مي پوشاند و او را از چشم عيب جويان و نقالان مجالس لغو دور نگه مي دارد. همسران برتر، اين همرهان صميمي و فهيم، محرمان رازند. لباس محبتي که بر جسم و جان هم مي پوشانند، همه ي کاستي هاي رفتار، ضعف هاي احتمالي اخلاق و لغزش ها و خطاهاي يکديگر را از ديد ديگران، خويشان و نزديکان و حتي نزديکترين نزديکان خود مستور مي دارند.
« همسران برتر هرگز ضعف هاي شخصيتي و عيوب احتمالي يکديگر را براي کسي باز گو نمي کنند، به گونه اي که حتي پدران، مادران، خواهران، برادران، خويشان و دوستان ايشان نيز از عيوب احتمالي همسرشان با خبر نمي گردند. زنان و مردان هوشمند و عاقل آنان که الگوي زندگي شان فاطمه زهرا عليهاالسلام و علي عليه السلام است، هيچ گاه حکايت نارسايي ها و شکايت همسران خود را به نزد اعضاي خانواده ي پدري خويش نمي برند، ايشان همواره تلاش دارند بين همسر و والدين و خواهران و برادران خود تأليف قلوب نمايند. »
**** شخص عيب جو هرگز به اصلاح عيوب خود و ديگران اهميتي نمي دهد و همواره در صدد است که از ديگران عيبي يافته، به منظور سرزنش، زخم زبان و انتقام جويي، عيب هاي ديگران را بازگو کند. اين گونه افراد قبل از ديگران، خود نيازمند اصلاح هستند و بايد در مرحله ي اوّل خود را اصلاح کنند که پرداختن به عيوب ديگران و غفلت از عيوب خويش يکي از لغزشگاه هاي بزرگ انسان است.
در پایان شما را دعوت می کنم به حدیثی از حضرت امیر (علیه السلام) که می فرمایند: نا آگاهي شخص به عيب هاي خويش، از بزرگترين گناهان اوست با سپاس یا علی مدد |
|||
۱۱:۵۳, ۳۱/خرداد/۹۴
(آخرین ویرایش ارسال: ۳۱/خرداد/۹۴ ۱۱:۵۶ توسط در جستجوی سختی.)
شماره ارسال: #8
|
|||
|
|||
(۳۱/خرداد/۹۴ ۱۱:۰۶)mohamad نوشته است: |
|||
۱۷:۱۸, ۳۱/خرداد/۹۴
شماره ارسال: #9
|
|||
|
|||
بسم الله الرحمن الرحیم
عرض سلام و ادب و احترام خدمت کاربران عزیز بیداری اندیشه؛
ماه رمضان هست، ماهی که در آن می توانیم بیشتر به خود ِ واقعی مان فکر می کنیم، ماهی که فرصت خلوت و تفکر برای ما بیش از پیش مهیاست. خداوندا ... . . خداوندا! تو ما را از كسانى قرار بده كه در اين ماه، خودشان را و نيازهايشان را و كمبودهاى غذايىشان را يافتند و راه تأمين غذاى خودشان را هم به دست آوردند و روش تغذيه سالم را هم كشف كردند كه چگونه خودشان را تغذيه كنند كه رشدى بگيرند و سلامتى را هم به دست بياورند. خداوندا! ما را از كسانى قرار بده كه ميزبان را و غذاها را شناختهاند و كمبودها را هم مىدانند و مىدانند كه بر سر اين سفره چه بايد بخورند. اين است كه بدن را با گرسنگى و فكر را با سؤال و عقل را با محاسبه و قلب را با محبت به تو و محبت به خلق تو و روح را با عبادت تو و در قرب به تو، همراه مىكنند تا بتوانند تغذيه بشوند. خداوندا! ما را از آنهايى قرار بده كه بال زدنهايشان و پروازهايشان، بعد از آزادىهايشان است و در نتيجه توانستهاند كه اوج بگيرند و برسند. از آنهايى نباشيم كه داريم مىخزيم و در لجن فرو مىرويم و از آنهايى نباشيم كه داريم پر مىزنيم، اما با پاهاى بسته و مغلول. خداوندا! از آنهايى نباشيم كه هزار نوع اسارت در وجودمان هست و باز مىخواهيم كه از اين ماه هم نورى بگيريم! هزار جور كثافت همراهمان هست و باز مىخواهيم از اين عطرهايى كه به خودمان مىپاشيم، بهرهاى بگيريم! و اما بعد ... آزادی عقیده و بیان (از منظر قرآن) ![]()
|
|||
۱۱:۴۱, ۱/تیر/۹۴
(آخرین ویرایش ارسال: ۱/تیر/۹۴ ۱۲:۵۸ توسط سیمرغ.)
شماره ارسال: #10
|
|||
|
|||
سلام و عرض ادب خدمت دوستان
![]() ارث در قرآن به نظر می رسد هر مسئله ای دربین بنی بشر محل کشکش و منازعه بوده خداوند در قران برای آن یک دستور العمل و قاعده معین بیان کرده . ایات ارث در قرآن بیشتر در سوره نساء آمده با توجه به نص صریح قرآن نتیجه گرفته می شود که دلیل بیان و تاکید قرآن عمدتا بر این اصل استوار است کهما انسانها به یکدیگر ظلم نکنیم! حد و حدودی بیان شده و قوانینی ارائه گردیده که با تمسک به آن زندگی بشر در زمین توام با آرامش باشد . هر چند که خود ما به این آیات بی توجهیم و می بینیم در دنیای امروز چه منازعاتی در بین خویشاوندان نزدیک در اثر کم لطفی به احکام نورانی قرآن کریم پیش میاد. به هر حال بررسی آیات ارث و وارد شدن به جزئیات احکام ارث تنها از عهده کسانی بر می اید که از فقه سر رشته دارند بخصوص فقه ارث و ما تنها میتوانیم متناسب با بضاعت خود به بخش اندکی از ترجمه و تفاسیر رجوع کنیم ایات شریفه 6 تا 12 سوره نساء بخش مهمی ازین قوانین را بیان کرده است. وَابْتَلُواْ الْيَتَامَى حَتَّىَ إِذَا بَلَغُواْ النِّكَاحَ فَإِنْ آنَسْتُم مِّنْهُمْ رُشْدًا فَادْفَعُواْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ وَلاَ تَأْكُلُوهَا إِسْرَافًا وَبِدَارًا أَن يَكْبَرُواْ وَمَن كَانَ غَنِيًّا فَلْيَسْتَعْفِفْ وَمَن كَانَ فَقِيرًا فَلْيَأْكُلْ بِالْمَعْرُوفِ فَإِذَا دَفَعْتُمْ إِلَيْهِمْ أَمْوَالَهُمْ فَأَشْهِدُواْ عَلَيْهِمْ وَكَفَى بِاللّهِ حَسِيبًا ﴿۶﴾ و يتيمان را بيازماييد تا وقتى به [سن] زناشويى برسند پس اگر در ايشان رشد [فكرى] يافتيد اموالشان را به آنان رد كنيد و آن را [از بيم آنكه مبادا] بزرگ شوند به اسراف و شتاب مخوريد و آن كس كه توانگر است بايد [از گرفتن اجرت سرپرستى] خوددارى ورزد و هر كس تهيدست است بايد مطابق عرف [از آن] بخورد پس هر گاه اموالشان را به آنان رد كرديد بر ايشان گواه بگيريد خداوند حسابرسى را كافى است (۶) لِّلرِّجَالِ نَصيِبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالأَقْرَبُونَ وَلِلنِّسَاء نَصِيبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالأَقْرَبُونَ مِمَّا قَلَّ مِنْهُ أَوْ كَثُرَ نَصِيبًا مَّفْرُوضًا ﴿۷﴾ براى مردان از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان [آنان] بر جاى گذاشتهاند سهمى است و براى زنان [نيز] از آنچه پدر و مادر و خويشاوندان [آنان] بر جاى گذاشتهاند سهمى [خواهد بود] خواه آن [مال] كم باشد يا زياد نصيب هر كس مفروض شده است (۷) وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُوْلُواْ الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينُ فَارْزُقُوهُم مِّنْهُ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلًا مَّعْرُوفًا ﴿۸﴾ و هر گاه خويشاوندان يتيمان و مستمندان در تقسيم [ارث] حاضر شدند [چيزى] از آن را به ايشان ارزانى داريد و با آنان سخنى پسنديده گوييد (۸) وَلْيَخْشَ الَّذِينَ لَوْ تَرَكُواْ مِنْ خَلْفِهِمْ ذُرِّيَّةً ضِعَافًا خَافُواْ عَلَيْهِمْ فَلْيَتَّقُوا اللّهَ وَلْيَقُولُواْ قَوْلًا سَدِيدًا ﴿۹﴾ آنان كه اگر فرزندان ناتوانى از خود بر جاى بگذارند بر [آينده] آنان بيم دارند بايد [از ستم بر يتيمان مردم نيز] بترسند پس بايد از خدا پروا دارند و سخنى [بجا و] درست گويند إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوَالَ الْيَتَامَى ظُلْمًا إِنَّمَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ نَارًا وَسَيَصْلَوْنَ سَعِيرًا ﴿۱۰﴾ در حقيقت كسانى كه اموال يتيمان را به ستم مىخورند جز اين نيست كه آتشى در شكم خود فرو مىبرند و به زودى در آتشى فروزان درآيند (۱۰) هم چنانکه می بینیم خداوند ابتدا به حقوق کودکان و ناتوانان پرداخته و سپس بحث چگونگی تقسیم ارث را مطرح ساخته و به اشکال مختلف بیان فرموده که اثر وضعی ستم و بی اعتنایی به مال یتیم در دنیا و آخرت چسیت هم چنانکه رسول خدا نیز فرمودند در اخرت مردمی از قبرهای خود محشور می شوند که از دهانهایشان آتش شعله میکشد .... هم چنین برای همسر متوفی نیز سهمی معین شده در حالی که پیش از آن عرب جاهلی حاظر نبود سهمی از ارث برای زن در بگیرد.... و اما بحثی که در آیه ششم به آن اشاره میشود دقت و توجه فراوان قرآن کریم به میراث یتیمان و حتی المقدور دست نزدن به آن است تا آن زمان که به سن رشد و ازدواج برسد و پس از آن به دقت تصریح فرموده که جهت جلوگیری از منازعه در حضور شاهدان مال یتیم به وی تسلیم گردد... ![]() |
|||
|
![]() |
1 میهمان |
![]() |
|||||
موضوع: | نویسنده | پاسخ: | مشاهده: | آخرین ارسال | |
✿ زندگی خوب،در سایه سار قرآن ✿ | حسن عزتي | 22 | 12,716 |
۲۸/بهمن/۹۳ ۱۰:۳۰ آخرین ارسال: حسن عزتي |
|
![]() |
در سایه سار وحی(اثربخش ترین آیات قرآن در زندگی من) | علی 110 | 156 | 53,941 |
۲۱/شهریور/۹۲ ۱۴:۲۲ آخرین ارسال: مصباح |
تدبر در آیات (ویژه طرح حفظ تالاری قرآن) | تازه مسلمان | 6 | 3,172 |
۲۵/آذر/۹۱ ۱۵:۲۵ آخرین ارسال: ضحی |