تقديم به همه ژنهای خوب...
|
۱۷:۴۰, ۱۹/آبان/۹۸
(آخرین ویرایش ارسال: ۱۹/آبان/۹۸ ۱۷:۴۴ توسط علی 110.)
شماره ارسال: #1
|
|||
|
|||
مولی اميرالمؤمنين علی عليه السلام:
ما رأیت نعمة موفورة إلا وإلى جانبها حق مضیع[1]. وفور نعمت را در جایی نديدم، مگر در کنار آن، حقی پایمال شده بود. مقام معظّم رهبری آيت الله سيد علی خامنهای حفظه الله: اینکه امیرالمؤمنین علیهالسّلام میفرماید: «ما رأیت نعمة موفورة الّا و فی جانبها حقّ مضیّع»؛ یعنی هرجا شما دیدید ثروت انباشتهای به وجود آمده، بدانید در کنارش حقوق ضایعشدهی فراوانی وجود دارد؛ مظهر اصلی و مصداق عمدهاش همین است که کارگزاران و مسؤولان حکومت، با استفاده از نفوذ و قدرت، راحت بتوانند از امکانات عمومی استفاده کنند؛ بانکها راحت وام بدهند؛ مراکز گوناگون، امکان استفاده از زمین، آب، هوا، تجارت و وارد کردن و صادر کردن را در اختیار آنها بگذارند؛ ناگهان ببینید کسانی که دستشان از مال دنیا تا اندکی پیش خالی بود، ثروتهای گزاف پیدا کردهاند؛ ظاهر کار هم قانونی است...[2] این که امیرالمومنین ـ طبق نقل ـ میفرماید: «ما رایت نعمه موفوره الا و فی جانبها حق مضیع» یعنی هرجا شما دیدید ثروت انباشتهای به وجود آمده, بدانید در کنارش حقوق ضایع شده فراوانی هم وجود دارد؛ معنایش اين است که اگر اموال از راه حلال بدست آید و حقوق واجب و مستحب آن داده شود، اینقدر روی هم جمع نمیشود. اگر ثروتمندی در کنارش فقرا در مانده را ببیند و به آنها بیتوجه نماند طبعاً پولهای راکد خود را صرف فقرا میکند و ثروت انباشته شدهای پیدا نمیشود. توليد ثروت فراوان از راه صحیح عیب نیست و ارزش است! كمتر كسي در عالم به قدر اميرالمؤمنين علي عليه السلام توليد ثروت كرده است اما توليد ثروت حضرت براي رسيدگي به محرومان بود و نه انباشت ثروت!، مشکل آنجا است که ثروت انباشته شود و در کنار آن جمعیت زیادی محروم باشند و ثروتمندان بیتوجه به محرومین به جمع ثروت ادامه دهند و آه و ناله اینها را نا دیده بگیرند[3]. حضرت امام علي بن موسي الرضا علیه السلام: لا يجتمع المال الا بخصال خمس: ببخل شديد، و امل طويل، و حرص غالب و قطيعه الرحم و ايثار الدنيا علي الاخرة[4]. مال جمع نمیشود مگر با پنج خصلت: با بخل شدید و آرزوی دراز و حرصی که (بر نفس انسان) غالب شده و رهاکردن رسیدگی به نزدیکان و ترجیح دادن دنیا بر آخرت. مولی اميرالمؤمنين علی عليه السلام: ان الله سبحانه فرض فی اموال الاغنیاء أقوات الفقراء فما جاع فقیر الاّ بما متع به غنی و الله تعالی جده سائلهم عن ذلک[5]. خداوند سبحان در داراییهای توانگران روزیهای فقرا را واجب گردانید. پس فقيری گرسنه نماند، مگر به سبب آنچه توانگری به او نداده است و در روز رستاخیز خداوند متعال، آن اغنيا را به خاطر این کار مؤاخذه مینماید. حضرت امام جعقر صادق عليه السلام: إن الناس ما افتقروا و لا احتاجوا و لا جاعوا و لا عروا إلا بذنوب الأغنياء[6]. به راستی كه مردم فقير و نيازمند و گرسنه و برهنه نمیشوند مگر به واسطه گناه اغنيا و ثروتمندان. آیا اگر کسی خمس و زکات و حقوق مالی واجبش را ادا کرد، دیگر هرگونه دلش خواست میتواند در اموالش دخل و تصرف کند؟! پاسخ: حضرت امام جعفر صادق علیه السلام: إن اللّه فرض للفقراء في أموال الأغنياء فريضة لا يحمدون إلا بأدائها و هي الزكاة بها حقنوا دماءهم و بها سموا مسلمين و لكن اللّه تعالى فرض في أموال الأغنياء حقوقا غير الزكاة - فقال تعالى: فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ مَعْلُومٌ و الحق المعلوم غير الزكاة و هو شيء يفرضه الرجل على نفسه في ماله يجب عليه أن يفرضه على قدر طاقته و سعة ماله فيؤدي الذي فرض على نفسه إن شاء كل يوم و إن شاء كل جمعة و إن شاء في كل شهر[7]. ابابصیر از یاران نزدیک امام صادق روایت میکند که: نزد امام جعفر صادق بودیم که برخی از ثروتمندان نیز همراه ما بودند. آنان نام زکات را به میان آوردند، امام صادق علیه السلام فرمود: پرداخت زکات چیزی نیست که به خاطر آن از صابحش تعریف و تمجید شود بلکه زکات امری ظاهری است که به وسیله پرداخت آن... مسلمان نامیده میشود و اگر آن را بجا نیاورد نماز وی پذیرفته نخواهد شد. در اموال شم ثروتمندان حقوقی واجبی غیر از زکات وجود دارد!! عرض کردم خداوند تو را خیر دهد چه حقوقی غیر از زکات در اموال وجود دارد که باید آن را به جای آوریم؟ فرمود: سبحان الله مگر نیشیندهای که خداوند عز و جل در قرآن میفرماید: «و الذین فی اموالهم حق معلوم * للسائل و المحروم (معارج - 24 و 25) و كسانى كه در اموالشان حقى معلوم است. براى سائل و محروم» عرض کردم چه حقی بر گردن ما وجود دارد؟ فرمود همان چیزی است که شخص در مال خویش بر طبق وسعت روزی و توانش تعیین میکند که در پایان هر روز و یا هر جمعه و یا هر ماه آن را از مالش خارج میكند و به نيازمندان میدهد. پينوشتي تقديم به همه ژنهاي خوب: حضرت امام جعفر صادق عليه السلام: كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلَامُ كَثِيراً مَا يَقُولُ: اعْلَمُوا عِلْماً يَقِيناً أَنَ اللَّهَ- عَزَّ وَ جَلَّ- لَمْ يَجْعَلْ لِلْعَبْدِ- وَ إِنِ اشْتَدَّ جَهْدُهُ، وَ عَظُمَتْ حِيلَتُهُ، وَ كَثُرَتْ مُكَابَدَتُهُ أَنْ يَسْبِقَ مَا سُمِّيَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ، وَ لَمْ يَحُلْ مِنَ الْعَبْدِ فِي ضَعْفِهِ، وَ قِلَّةِ حِيلَتِهِ أَنْ يَبْلُغَ مَا سُمِّيَ لَهُ فِي الذِّكْرِ الْحَكِيمِ. أَيُّهَا النَّاسُ، إِنَّهُ لَنْ يَزْدَادَ امْرُؤٌ نَقِيراً بِحِذْقِهِ، وَ لَمْ يَنْتَقِصِ امْرُؤٌ نَقِيراً لِحُمْقِه[8]. مولی امیرالمؤمنین علی عیله السلام بسیار میفرمود: این را به طور علم یقین بدانید که حقیقتاً ممکن نیست کسی با داشتن آگاهی کامل از تمام رموز کار و کوشش و فعالیت، بتواند بر آنچه که در عالَم تقدیرِ خدا، برایش مقرّر شده پیشی بگیرد و بیش از آن مقدارِ مقدّر را رزق خود گرداند. ای مردم! همان هرگز ممکن نیست کسی بر اثر هوشمندیش به قدر نقیری (فرورفتگی روی هسته خرما) بر آنچه خدا مقرّر کرده بیفزاید و ممکن نیست کسی بر اثر کمفهمیاش به قدر نقیری از آن روزی که خدا مقدّر خدا کمتر بهره ببرد. زمانی كه به قارون گفته شد: «أَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ (سوره قصص - آيه ۷۷) همانگونه كه خدا به تو احسان كرده تو نيز به ديگران احسان كن!» در پاسخ گفت: «إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِي (سوره قصص - آيه ۷۸) جز اين نيست كه این ثروت را به وسیله دانشی که نزد من است به دست آوردهام!» پس هر كس در پاسخ به اينكه چرا پولدار هست و به ديگران هم كمك نمیكند بگويد: زرنگيم هست، دانشم هست، هوشم هست، تلاش و پشتكار خودم هست، عرضه خودم هست، توانايیهای خودم هست، ژن خوب داشتم براي خودش يكپا قارون هست[9]!!! خداوند میفرمايد مال و ثروت نتيجه احسان خداست نه تلاش و كوشش و دانش شما! خودِ توفيق اون هوش رو كی به شما داده؟ توان و تدبير رو كی به شما داده؟ اين اشخاص رو كه در رشد اقتصادی شما تأثيرداشتن كی بر سر مسير زندگی شما قرار داده؟ آيا ذاتی خودت هست اين هوش و استعداد و توان؟ اگر ذاتی خودت هست، پس چرا سنت رفت بالا همش دونه دونه از دست میره؟ حضرت امام جعفر صادق علیه السلام: إنَّ اللّهَ تَعَالى وَسَّعَ فِي أرزَاقِ الْحَمْقى لِيَعتَبِرَ الْعُقَلَاءُ وَ يَعلَموا أنَّ الدُّنْيَا لَيسَ يُنَالُ مَا فيها بِعَمَلٍ و لَا حِيل[10]. همانا خداوند بدین خاطر در روزى افراد احمق و نادان وسعت فراوان بخشيده است تا عاقلان خردمند عبرت بگيرند؛ و بدانند كه دنيا و نعمتهایش چيزى نيست كه بتوان با زرنگى و حیله و نيرنگ به دستش آورد. پينوشتي براي پينوشت: رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلوات الله عليه و آله: مَنْ أَكَلَ مَا يَشْتَهِي وَ لَبِسَ مَا يَشْتَهِي وَ رَكِبَ مَا يَشْتَهِي لَمْ يَنْظُرِ اللَّهُ إِلَيْهِ حَتَّى يَنْزِعَ أَوْ يَتْرُك[11]. هر كس هر چه [دلش] خواست بخورد و هر چه دوست داشت بپوشد و هر چه از مركبها [نظرش را گرفت] سوار شود، خداوند [با نظر رحمت] به او ننگرد تا او بمیرد يا آن كارها را وانهد. خوب اگر خدا نظر رحمتش را از کسی به واسطه تبعیت از خواستههای نفسانی آن شخص بردارد چه میشود: مولا امیرالمؤمنین علی علیه السلام: اتباع الهوی فیصد عن الحق[12]. پیروی از هوای نفس آدمی را از (پذیرش) حق باز میدارد. یعنی چه؟! یعنی ولو که شخص مالش را از راه حلالِ حلال بدست آورده باشه، اگر هر کاری خواست باهاش کرد، یعنی هر چه دلش خواست انجام داد، خونه و ماشین میلیاردی و لباس میلیونی و ...؛ یا در حد طبقه متوسط جامعه هر وقت هر چی دلش خواست خورد و تابع نفسش در شکمچرانی بود و ... چه میشود؟! میشود روزی بیاید که به واسطه تبعيت از هواي نفس و هوسهايش، ديگر تابع حق نشود، و به مرور خط فکریش هم عوض شود و ... انقلابيِ آمريكا ستيز ديروز ميشود ليبرال كدخداپرست امروز... [1] دراسات فی نهج البلاغه (محمد مهدی شمس الدين): ص 40 [2] بیانات به مناسبت عید نیمهشعبان (30 مهر 81) [3] نشريه پرسمان دانشجویی نهاد نمايندگی مقام معظّم رهبری در دانشگاهها: کد ۱/۱۰۰۱۰۹۱۲۵ [4] خصال صدوق؛ ج1؛ ص 238 [5] نهج البلاغه: حكمت 32 [6] الوافی: ج10، ص 50 [7] الكافی: ج3، ص499 [8] الكافي: ج۹۵، ص ۸۱ [9] برگرفته از تفسير نور (محسن قرائتی): ذيل آيه ۷۸ سور قصص [10] الكافی: ج۵، ص ۸۲ [11] تحف العقول (ابن شعبه حرّانی): ص 39 [12] امالی (شیخ مفید): مجلس ۴۱، حدیث ۱ |
|||
|
![]() |
1 میهمان |