تلنگر امام رضا(علیه السلام) به ما مدعیان تشیع
|
۲۱:۵۵, ۲۵/شهریور/۹۲
شماره ارسال: #1
|
|||
|
|||
بسم الله الرحمن الرحیم
مطلب این پست هم مرتبط با وظایف منتظران است و هم اهل بیت خیلی کوتاه و بنظرم مفید (دست استادی که این نکته رو گفتند درد نکنه) همه ما ماجرای حديث سلسلة الذهب را می دانیم. بطور خیلی خلاصه اینطور بود که ... "حديث سلسلة الذهب، حديثى است که ازحضرت رضا (علیه السلام) به هنگام ورود ايشان به نيشابور نقل شده و عده کثيرى آن را براى خود نوشته اند. اين حديث با اختلافات ناچيزى مربوط به شرايط و اوضاع و احوال املاء و استملاى آن، در منابع کهنى چون تاريخ نيشابور و توحيد صدوق، عيون اخبار الرضا، امالي، شيخ مفيد، ربيع الابرار زمخشري، التدوين رافعي، فصول المهمه ابن صباغ مالکي، کشف الغمه اربلى و منابع جديدتر چون کنزالعمال متقى هندي، بحارالانوار مجلسى نقل شده است. در اين جا روايتى که مرحوم حاج شيخ عباس قمي، از چند روايت بحارالانوار پسنديده و در سفينةالبحار آورده است و برابر با نقل کشف الغمه اربلى در بحارالانوار است، از بحار و سفينه نقل و ترجمه ميشود: سرور سعيد و امام الدنيا عمادالدين محمد بن ابي سعيد بن عبدالکريم وزان در محرم سال 596 ق نقل کرد که صاحب کتاب تاريخ نيشابور در کتابش آورده که هنگامى که على بن موسى الرضا (علیه السلام) در سفرى که در همان سفر به فيض شهادت نايل آمد، به نيشابور رسيد، در مهدى بر روى يک استر سفيد رنگ مايل به خاکسترى نشسته بود و نشستنگاه او از نقره خالص بود. در راه بازار امامان حافظ احاديث نبوى يعنى ابوزرعه و محمد بن اسلم طوسي، رحمهماالله به حضور حضرت راه يافتند و گفتند: اى بزرگوار و بزرگ زاده، اى امام و فرزند ائمه، اى سلاله طاهره رضيه، اى خلاصه زاکيه نبويه، به حق پدران مطهر و نياکان گراميت، چهره مبارکت را به ما بنما و براى ما از پدران و جدت حديثى به يادگار نقل کن. استر ايستاد، سايبان کنار رفت و چشمان مسلمانان به طلعت مبارک او روشن شد. گيسوان بافته و فروهشته او همانند گيسوان رسول الله (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) بود، و مردم از هر طبقهاي حاضر و ايستاده بودند. بعضى فرياد ميزدند، بعضي مي گريستند و جامه چاک ميکردند يا در خاک ميغلطيدند يا باربند استر او را ميبوسيدند و به سوى سايبان او گردن ميکشيدند، تا نيمروز شد و اشکها چون جويباران روان بود. بانگ و هياهو آرام گرفت و بعضى از ائمه و قضاة حاضر در ميان جمعيت به ديگران بانگ زدند اي مردم گوش فرا دهيد و عترت رسول الله (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) را نيازاريد و خاموش باشيد. آن گاه حضرت صلوات الله عليه، اين حديث را املا کرد و عده دواتها بالغ بر بيست و چهار هزار بود، به علاوه تعداد بسيارى قلمدان، نويسندگان اصلى حديث ابوزرعه رازى و محمد بن اسلم طوسى رحمهماالله بودند. حضرت (علیه السلام) فرمودند: پدرم موسى بن جعفر الکاظم گفت: که پدرم جعفر بن محمد الصادق گفت: که پدرم محمد بن على الباقر گفت: که پدرم على بن حسين گفت: که پدرم حسين بن على شهيد ارض کربلا گفت: که پدرم اميرالمؤمنين على بن ابى طالب شهيد ارض کوفه گفت: که برادر و پسر عمم محمد رسول الله (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) فرمود: که جبرئيل مرا گفت: که از حضرت رب العزه ـ سبحانه و تعالى ـ شنيدم که فرمود: کلمة لا اله الا الله حصنى فمن قالها دخل حصنى و من دخل حصنى امن من عذابى (بحار الانوار، 49/126) . عبارت حديث در بعضى منابع تفاوتهائى دارد از جمله در توحيد صدوق چنين است: فمن دخله امن من عذابي» . شيخ صدوق در توحيد اين حديث را با سلسله راويان متفاوت هم نقل کرده است. چون موکب امام به حرکت در آمد حضرت ندا دادند . «بشروطها و انا من شروطها» و شيخ در توضيح آن نوشته است: «از شروط آن اقرار به حضرت رضا (علیه السلام) است به اين که امامى از جانب خداوند عزوجل بر بندگان او است و اطاعت از او بر بندگان واجب است» (توحيد، صدوق، 25) . علامه مجلسى پس از نقل حديث نوشته است که استاد ابوالقاسم قشيرى گفته است که چون اين حديث با اين سند به اطلاع يکى از پادشاهان سامانى رسيد آن را به زر نوشت و وصيت کرد که آن را همراه او دفن کنند. چون در گذشت به خواب کسى آمد و از او پرسيدند خداوند با تو چه کرد؟ گفت: خداوند به خاطر اقرار و تلفظم به لا اله الا الله و تصديق مخلصانه ام به نبوت محمد رسول الله (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) و اين که اين حديث را به قصد احترام و بزرگداشت آن به زر نوشته بودم، مرا بخشيد (بحار الانوار، 49/127) . اين حديث «به جهت مسلسل بودن آن از ائمه اطهار (علیه السلام) تا حضرت رسول (صلّي اللَّه عليه و آله و سلّم) به سلسلة الذهب معروف شده است»" (مقاله «امام رضا (علیه السلام)» ، دايرة المعارف تشيع، 2/366) . خب اما یکی از نکات این داستان جمعیت کثیری به دنبال حضرت آمدند. دیدند که حضرت توسط سلطان جائر فراخوانده شده اند. به امامت ایشان معتقد بودند و این حدیث مهم را فرمودند. حضرت دیدند ملت تو باغ نیستند. دوباره فرمودند انا من شروطها و ملت دوباره فقط نوشتند!! در ذهن خود تصور کنید که امام رضا بین چه افرادی بودند اما فکر کنم ما هم در باغ نیستیم اصلا امام زمان را برای چه می خواهیم؟! حاجت می خواید؟ تشریف ببرید یکی از امام زاده ها کسی هست خود امام زمان را بخواهد؟ بقول آقای بهجت ... نقل قول: [b]ما اگر خودمان را درست بکنیم، خدا کافی است، خدا هادی است. ما خودمان را نمیخواهیم درست بکنیم، اما از کسی هم نمیخواهیم آزار ببینیم. ما اگر خودمان به راه بودیم، در راه میرفتیم،چه کسی امیر المؤمنین(علیه السلام) را میکشت؟ چه کسی حسین بن علی(علیه السلام) را میکشت؟ چه کسی همین (امام زمان علیه السلام) را که حالا هست، هزار سال هست، او را مغلول الیدین (دست بسته) کرد؟ ما خودمان حاضر نیستیم خودمان را اصلاح بکنیم. اگر خـودمـان را اصـلاح بکنیم، به تدریج همــه بشـر اصلاح میشوند. باید فکری به حال خود بکنیم بیاییم تو باغ! کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا بر طاغوت نفس و طاغوت زمان بشوریم و آزاده باشیم |
|||
|
|
![]() |
1 میهمان |
![]() |
|||||
موضوع: | نویسنده | پاسخ: | مشاهده: | آخرین ارسال | |
چرا امام صادق(علیه السلام) قیام نکرد؟ | در جستجوی سختی | 30 | 11,408 |
۲۶/مهر/۹۴ ۱۵:۵۰ آخرین ارسال: در جستجوی سختی |
|
![]() |
مصاحبه با قرآن درباره امام زمان علیه السلام | hadi22 | 0 | 1,519 |
۱۲/دی/۹۳ ۲۳:۱۱ آخرین ارسال: hadi22 |
دلایل طول عمر حضرت مهدی علیه السلام | aboutorab | 1 | 2,146 |
۲۱/تیر/۹۳ ۲:۰۸ آخرین ارسال: aboutorab |
|
توصیه های موکّد امام زمان علیه السلام چیست؟؟؟؟ | علی 110 | 19 | 21,078 |
۱۱/تیر/۹۳ ۱۴:۴۱ آخرین ارسال: aboutorab |
|
تا ظهور حضرت مهدی عج ، حجت برای مدعیان تمام شد | ashab313mahdi | 6 | 3,566 |
۱۸/فروردین/۹۳ ۱۴:۵۵ آخرین ارسال: قلب |
|
چگونه از امام زمان (علیه السلام) عذر خواهی کنیم؟ | منادی حق | 1 | 1,951 |
۸/فروردین/۹۳ ۲۲:۳۳ آخرین ارسال: aboutorab |
|
چه کنم تا جزو یاران امام زمان علیه السلام باشم؟ | علی 110 | 8 | 7,030 |
۱۱/اسفند/۹۲ ۲۳:۵۰ آخرین ارسال: عبدالرحمن |