تفاوتهای زنان و مردان
|
۱۵:۱۶, ۶/مرداد/۹۱
(آخرین ویرایش ارسال: ۳/شهریور/۹۱ ۱۱:۳۸ توسط وحید110.)
شماره ارسال: #1
|
|||
|
|||
به نام خدا
در این تاپیک ابتدا به این سوال که ماهیت وجودی زن و مرد چیست ؟ ایا زنان با مردان از نظر جسمی روحی فزیکی مغزی و ... عین هم هستند و یا متفاوت دوستان این مسءله جای کار داره . ابتدا به صورت کلی و سپس به صورت جزءیی به موضوع میپردازیم به نظر بنده گرسنه خدا اگر ثابت بشود مرد و زن با هم تفاوت دارند . خود به خود خیلی از موضوعات حل میشه دوستان از منابع روانشناسی پزشکی . اناتومی و ... میشود استفاده کرد یا علی (علیه السلام) پ ن : با تشکر از همه دوستانی که در تهیه این مطالب زحمت کشیدند . این تاپیک بحث خام و مرجع برای نشان دادن تفاوت های زنان با مردان است التماس دعا |
|||
۱۳:۱۴, ۷/مرداد/۹۱
شماره ارسال: #2
|
|||
|
|||
بسم الله الرّحمن الرّحیم سلام.تفاوت های زن و مرد توی خیلی از مقالات و کتب بررسی شده ، که بنده برای مثال دو کتاب غربی و دو کتاب اسلامی معرفی می کنم و خلاصه مباحث و نظر اسلام رو مطرح می کنم. اول معرفی کتب : 1-زنان و مردان با هم برابرند؟ اصلا چنین نیست (نویسنده آلن و باربارا پیز) 2- مردان مریخی زنان ونوسی (جان گری) 3- نظام حقوق زن در اسلام (شهید مطهری) 4- زن در قرآن (علامه طباطبایی) ((پیشنهاد می کنم بخش تفاوت های مرد و زن کتاب نظام حقوق زن در اسلام استاد مطهری رو مطالعه بفرمایید)) ........................................ طبق فرمایش قرآن کریم ، آنجا که می فرماید: يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَىٰ .... إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّـهِ أَتْقَاكُمْ ... (سوره حجرات آیه 13) زن و مرد در جوهر وجودی ، یکسانند . هردو انسانند ((دقت کنید که نظر افلاطون که فمنیسم از نظرات ایشون استفاده می کنه اصلا برابری زن و مرد رو تایید نمی کنه..بلکه آقای افلاطون خدا رو هم شکر می کنه که مرد آفریده شده!!بد نیست در این قسمت به طور خلاصه نظر این ها رو هم بخونید تا با نظر اسلام مقایسه کنید تا ببینید در کدوم دیدگاه به واقع داره به زن ظلم میشه: افلاطون با کمال صراحت مدعی است که زنان و مردان دارای استعداد های مشابهی هستند و زنان می توانند همان وظایفی را عهده دار شوند که مردان عهده دار می شوند و از همان حقوقی بهره مند گردند که مردان بهره مند می گردند .افلاطون معتقد است همانطور که به مردان تعلیمات جنگی داده می شود ، به زنان نیز باید داده شود ، همانطوری که زنان در مسابقات ورزشی شرکت می کنند زنان نیز باید شرکت کنند . اما دو نکته در گفته افلاطون هست : یکی اینکه اعتراف می کند که زنان از مردان چه در نیروهای جسمی و چه در نیروهای روحی و دماغی ناتوان ترند..یعنی به تفاوت زن و مرد از نظر "کمی" اعتراف دارد. هرچند مخالف تفاوت کیفی آن ها از لحاظ استعداد ها است. افلاطون معتقد است استعداد هایی که در مردان و زنان وجود دارد مثل یکدیگر است . چیزی که هست زنان در هر رشته ای از رشته ها از مردان ناتوان ترند و این جهت سبب نمی شود که هر یک از زن و مرد به کاری غیر از کار دیگری اختصاص داشته باشند.)) دیدید که از نظر فمنیسم زن ها هم انسانند اما انسان هایی کم استعداد!!! انسان هایی هستند که از همه نظر باید با مردها برابری کنند اما برای حصول این مقصود باید تلاش بیشتری کنند! حال ادامه دیدگاه اسلامی رو بررسی می کنیم... اسلام زن و مرد را از نظر انسانی ، و از نظر وجود داشتن استعداد و ظرفیت برای رسیدن به کمال وجودی خودشون یکسان و برابر قرار داده.اما برای رسیدن به این کمال پیش پای هر کدومشون راه های متفاوتی رو (مطابق با فطرتشون) قرار داده تفاوت هایی که زن و مرد با هم دارند ملاک برتری یکی از دو جنس بر دیگری نیست. درسته که در بعضی زمینه ها مثلا زمینه تربیت و قوای عاطفه و مهر ورزیدن زنان بر مردان برتری دارند (میدونید که خداوند صفت رب بودن خودش رو به زنان داده) و به همین شکل مردان در قوای جنگی و قضاوت بر زنان برتری دارند اما این دلیل بر برتری یک جنس بر دیگری نمیشه مثل این میمونه که بنده بگم بشقاب از نظر استعداد نگه داشتن غذا بر لیوان برتری داره و لیوان از نظر استعداد نگه داشتن آب بر بشقاب برتری داره و بعد بخوام نتیجه بگیرم که پس بشقاب از لیوان برتره(عجب مثالی ![]() حال به بحث اصلی یعنی تفاوت های زن و مرد می رسیم که به دو دسته تقسیم میشه 1- تفاوت های جسمی 2- تفاوت های روانشناسی از نظر جسمی که میشه به طور مثال تفاوت در اندام های جنسی رو مثال زد و همچنین لطافت و ظرافت جنس مونث و سختی و قدرت بدنی جنس مذکر هم مثال دیگه این موضوع هست از نظر تفاوت های روانشناسی هم میشه به جزء بینی زنان و کلی نگری مردان، استفاده زنان از دو نیم کره مغز (و در نتیجه کمک گرفتن از احساسات در تصمیماتشان) و استفاده مردان از یک نیم کره در هنگاه تفکر ، علاقه مردان به دوست داشتن و علاقه زنان به دوست داشته شدن و هزاران تفاوت دیگر(که میشه تو کتاب های غربی هم پیداشون کرد) اشاره کرد. یا علی(علیه السلام) |
|||
۱۳:۵۸, ۸/مرداد/۹۱
(آخرین ویرایش ارسال: ۸/مرداد/۹۱ ۱۳:۵۹ توسط وحید110.)
شماره ارسال: #3
|
|||
|
|||
تا اینجا خوب بود
این میتونه مرودی به بحث حقوق زنان باشه یعنی با این نگرش که زن و مرد متفاوت هستند میتونیم وارد بحث بشیم یکی از دوستان جمع بندی در قالب یک مقاله جامع اراءه کنه تا در قسمت عمومی به عوان اولین خروجی قرار دهیم یا علی (علیه السلام) بعد از این شروع به بررسی احکام اسلام در مورد زنان میکنیم . انچه که اسلام گفته و باعث کرامت زن میشه انچه که اسلام گفته و محل شبهه است دوستان اقایان خانوما منتظریم ... مقاله بالا یک مقدار جزیی تر باشه مثلا زن و مرد چه تفاوت های مغزی فکری دارند چه تفاوت های جسمی دارند این بسیار به بحث های بعدی کمک میکنه |
|||
۱۴:۰۰, ۸/مرداد/۹۱
شماره ارسال: #4
|
|||
|
|||
بسم الله الرحمن الرحیم
جمع بندی رو بنده انجام میدم،فقط بهتره تاجمع بندی آماده میشه تاپیک رو ببندید. |
|||
۱۴:۰۷, ۸/مرداد/۹۱
شماره ارسال: #5
|
|||
|
|||
خانوم راستین با تشکر از شما
ولی باید مقاله مفصل تر و جامع تر باشه بررسی دقیق روی تفاوت ها وگر نه در مراحل بعد میمونیم . قرار بود ما کار جامع انجام بدیم وگر نه در حد یه مقاله تو نت زیاده . این استارت رو ان شا الله محکم باید بزنیم یا علی (علیه السلام) |
|||
۱۴:۱۳, ۸/مرداد/۹۱
شماره ارسال: #6
|
|||
|
|||
خب تصحیح میکنم!
وقتی کار تمام شد،جمع بندی رو بنده انجام میدم. ان شاءالله |
|||
۱۵:۲۷, ۸/مرداد/۹۱
(آخرین ویرایش ارسال: ۸/مرداد/۹۱ ۱۵:۳۷ توسط یا صاحب الزمان.)
شماره ارسال: #7
|
|||
|
|||
بسم الله الرّحمن الرّحیم
با سلام تفاوت های بیولوژیک زن و مرد ( بدن , روان , هوش ) ( چون مطالب زیاد هست اون رو در چند پست تقدیم خواهم کرد ) 1 . طول عمر و مرگ براساس آمارها به طور متوسط زنان 7 سال بیشتر از مردان زندگی میکنند، و در دوران جنینی، نوزادی، کودکی و سالمندی، مرگ جنین مرد بیش از زن است. با آن که در بسیاری از کشورها تولید نوزاد پسر بر دختر پیشی دارد، در پایان عمر تعداد بیوه زنان بیشتر میشود، و آمار پیرزنهای بالای 100 سال در جهان به 9 برابر پیرمردان میرسد. و بی گمان در شرایط مساوی از نظر امکانات بهداشتی و رفاهی به طور محسوسی زنان بیشتر از مردان عمر میکنند. برای توجیه این پدیده موضوع زیر قابل توجه است: تفاوت فیزیولوژیکی بدن و اندامها و نیازها زن و مرد از نظر ساختمان بدنی نقاط تمایز آشکار دارند، سن بلوغ آنها با هم فرق میکند، نیازهای غذایی، ویتامینی و معدنی آنها از هم متفاوت است. تودة چربی بدن زن بیشتر و بافت عضلانی آنها کمتر است، متابولیسم پایه زنان حدود 5 درصد کمتر از مردان است، و در نتیجه آنان با طول عمر مساوی سوخت و ساز کمتری دارند، مقدار کالری که مرد در طول 70 سال برای اعمال حیاتی خود مصرف میکند برای 75 سال زن کافی است. این گونه تفاوتها میتواند در راستای توجیه عمر بیشتر زنان مطرح شود. گذشته از اینها، مقاومت جسمی و روانی در برابر بیماریهای عفونی و شرایط نامناسب در جنس زن بیشتر از مرد است، نقش هورمونهای جنسی را نیز در این میان نمیتوان نادیده انگاشت. وجود دستگاه تناسلی متفاوت و ایفای نقش فاعل مرد در آمیزش جنسی که طی آن حدود 150 کیلوکالری انرژی مصرف میکند، و مسائل خاص زنان همچون قاعدگی و یائسگی، همه در این راستا مطرحند. وجود کروموزومY در مردان و بیماریهای وابسته به جنس و نیز دیگر بیماریها که در مردان شیوع بیشتر دارد، مسائل درمانی و مراقبتهای بهداشتی، نوع شغل و حوادث نوید بخش عمر بیشتر برای زنان است. آنان با آنکه به بعضی از اختلالات همچون پوکی استخوان و رماتیسم و... بیشتر دچار میشوند،ولی بی آنکه از پا در آیند، به زندگی و روند طبیعی عمر ادامه میدهند. 1 . یافتههای آزمایشگاهی در یافتههای آزمایشگاهی تفاوتهای قابل توجهی بین دو جنس در اندازة هورمونهای هیپوفیز، تستهای کلیه، دفع کراتی نین، باز جذب گلوکز و... مشاهده میشود: 1. ارزشهای خونی محدوده طبیعی گلبولهای قرمز در مردان به طور متوسط 4/5 و در زنان 8/4 میلیون در هر میکرولیتر است. و به طور کلی مقادیر اجزأ خونی در زنان در گروه سنی باروری 10 درصد کمتر از مردان است. 2. هورمونهای جنسی پیداست که محدودة طبیعی تستوسترون، استرادیول و پروژسترون در زن و مرد فرق میکند. 2 . نیازهای غذایی تغذیه کافی و مناسب در سلامت جسمی و روانی انسان نقش مهمی دارد، برای رشد مغز و اندامها لازم است و بر مقاومت بدن در برابر عفونتها و بیماریها میافزاید، و از بسیاری بیماریها پیشگیری میکند. تفاوتهای جنسی در نیازهای غذایی به گونه زیر است: 1. چربیها با آن که در ساختمان بدن زن حدود 10 درصد چربی بیشتر از بدن مرد است، و چاقی مرد با زن تفاوت دارد. نیاز به اسیدهای چرب ضروری در جنس مرد بیشتر از زن است. 2. پروتئینها نیاز به پروتئین در پسران بیش از دختران، و در مردان بیش از زنان است. مرد برای هر کیلوگرم وزن بدنش به 57/0 گرم پروتئین نیاز دارد، این رقم در زنان به 52/0 گرم میرسد. و در دوران بارداری و شیردهی نیازهای پروتئینی زنان حدود 20 تا 30 گرم در روز افزایش مییابد. 3. انرژی نیاز به انرژی به عواملی چون فعالیت، اثر غذا و... وابسته است، ولی همواره فرد درشت اندام بیشتر از ریزاندام به انرژی نیاز دارد. نیاز به انرژی در زنان روزانه 1500 و در مردان 2000 کالری برآورد شده است. 4. ویتامینهای محلول در چربیK , E , D , A) ) در حالات عادی به جز موارد اندک نیازهای ویتامینی مردان از زنان بیشتر است، تنها در دوران بارداری و شیردهی است که نیازهای ویتامینی زنان افزایش مییابد. 5. ویتامینهای محلول در آب از میان این ویتامینها، نیاز مردان به ویتامینC ، فولاسین، نیاسین، تیامین (1B)، یبوفلاوین (2(B و پریدوکسین (6(B از زنان بیشتر است. 6. مواد معدنی حدود 4 درصد وزن بدن را عناصر معدنی تشکیل میدهد، کمبود آنها در بدن اختلالاتی پدید میآورد، نیاز زن و مرد به برخی از این عناصر مساوی است، و بجز آهن در دیگر عناصر، مردان بیشتر از زنان نیاز دارند. 7. آب میزان آب موجود در بدن زنان در سنین مختلف (حتی با قد و وزن یکسان) از مردان کمتر است. نسبت آب به وزن بدن پس از بلوغ در دختران 5 درصد کاهش و در پسران 5 درصد افزایش مییابد. میزان آب بدن در جنس مرد در سن 18 تا 40 سالگی 61 درصد وزن بدن است، در مورد زنان این رقم به 51 درصد میرسد. در 40 تا 60 سالگی میزان آب بدن مردان 55 درصد و در بالای 60 سال 52 درصد وزن بدن است. این ارقام به ترتیب در مورد زنان 47 و 46 درصد است. 3. مغز و اعصاب مغز زن و مرد را میتوان از هم متمایز دانست و این امر دلایلی دارد از جمله: 3/1. تمایز سلولی از آن جا که کروموزومها در زن و مرد متفاوت است در مرد یک جفت کروموزومXY و در زن یک جفت کروموزومXX وجود دارد (به جز سلولهای جنسی)، سلولهای مغز آن دو نیز متفاوتند، سلولهای مغز زن دارای کروموزومXX و سلولهای مغز مرد دارای کروموزومXY است، مغز مرد، مردانه و مغز زن زنانه است. 3/2. اندازه و وزن در وزن مغز و اندازه آن انسانها متفاوتند، ولی به طور متوسط وزن مغز زن 110 کمتر از وزن مغز مرد است. و از آن جا که مغز راهنمای هوش است، و توجیه آن با در نظر گرفتن جثة کوچکتر زن و مقایسه انسان با حیوانات، چندان درست به نظر نمیآید، و نیز با توجه به حساسیت و توان بالای سلولهای مغز، این تفاوت اساسی به نظر میرسد. و چه بسا تحقیقات بیشتر با توجه به این نکته حقایق بیشتری را روشن سازد. 3/3. هیپوتالاموس و هیپوفیز این دو غده از مهمترین بخشهای دستگاه عصبی مرکزیاند، و بسیاری از فعالیتهای زیستی تحت کنترل آنها انجام میشود. در عین حال کارکرد آنها در زن و مرد فرق میکند و حساسیتهای متفاوتی را در برابر هورمونهای مردانه و زنانه از خود نشان میدهند، تمایز غدة هیپوتالاموس در زنان و مردان است با توجه به ارتباط آنها با سیستم عصبی مرکزی، به نوعی تفاوت در مغز زن و مرد به حساب میآید. 3/4. نیمکرههای مغز در این بخش نیز تفاوتهایی بین زن و مرد قابل توجه است. در پسران یک طرفه شدن کارهای فضایی در 6 سالگی پدید میآید، ولی در دختران این کنشها تا 13 سالگی در هر دو نیمکره رشد یکسان دارد، اختلالات زبانی ناشی از آسیب دیدن نیمکرة چپ در مردها شدیدتر است و در مجموع مغز زن از نظر کنش با قرینهتر از مغز مرد است. و برای پردازشهای کلامی آمادگی بیشتر دارد. 3/5. بیماریها بیماریMS ، آتروفی لوبر، سردردهای میگرنی، بی اشتهایی و یا پر اشتهایی عصبی در میان زنان شیوع بیشتری دارد، و از آن سوی بیماری پارکینسون،ALS ، تیک، مننژیت ویروسی در میان مردان شایعتر است. این تفاوتها نیز به عنوان یک فاکتور در راستای ناهمسانی مغز زن و مرد میتواند در نظر گرفته شود. 3/6. تفاوت کارکردها و استعدادها برخی حواس در مردان و برخی در زنان قویتر است. رشد و نمو هریک از دو جنس مکانیسم خاص خود را دارد، حالات روانی در دو جنس فرق میکند. زنان در کارهای دستی و فعالیتهای ظریف هنری چابک ترند، و پسران و مردان در درسهای ریاضی و استدلالی قویترند. از آن جا که این امور به مغز مربوط میشود، میتوان نتیجه گرفت که تفاوت در کارکردها و استعدادها نشان میدهد که مغز زن و مرد به طور نسبی از هم متمایز است. عوامل دیگری نیز مانند سن رشد، و تکامل دستگاه عصبی نسبت وزن مغز به نخاع شوکی، اختلالات روانی، و اختلاف در کارکرد شیمیایی مغز، در این زمینه قابل توجه است و بررسیهای بیشتری را میطلبد. و در مجموع با توجه به پیچیدگی مغز آدمی داوری دربارة مغز انسان و این که مغز زن و مرد درهمة جهات یکسانهستند، عاقلانهبهنظر نمیرسد. 3/7. هوش و استعداد دربارة رابطه هوش با جنسیت میتوان مسائلی را مطرح ساخت، از جمله آنها موضوع رشد جسمی و هوش است که در جنس مرد بیشتر ادامه مییابد و طی آن سلولهای مغز کاملتر و پیچیدهتر میگردد. مسأله دیگر قشر مخ است که در هوش و استعداد نقش اساسی دارد، و از آن جا که برخی از کارکردهای آن در دو جنس متفاوت مینماید، تمایز جنسی در هوش قابل بحث مینماید. در بهره هوشی نیز تفاوتهای جنسی دیده میشود. ضریب هوشی در حد نوابغ میان پسران 57 درصد و میان دختران 43 درصد است. و براساس مطالعات و برخی آزمونها در ضرایب بالای هوشی درصد پسران افزایش مییابد. از 56 تحقیقی که در آمریکا صورت گرفته، میتوان برتری هوشی پسران را مشاهده کرد. در این تحقیقات در 28 مورد پسران بر دختران برتری داشتند، و برتری دختران بر پسران 25 مورد بود. در زمینه خلاقیت و نبوغ مطالعات حاکی است که خلاقیت مردان بیش از زنان است، و پسران در فعالیتهای اکتشافی بیباکتر و کنجکاوترند، و در میان نوابغ رشتههای مختلف علوم تعداد زنان اندک است. زنان در حافظه فوری از مردان برترند، و در حافظه غیرفوری مردان بر زنان برتری دارند. دربارة تواناییهای کلامی و عوامل هوشی نیز تفاوتهای ناشی از جنسیت وجود دارد. 3/8. استخوانها و اسکلت استخوان، داربست قوی و محکم بدن است، شکل آن را حفظ میکند، و تکیه گاه آن به حساب میآید، محل اتصال رباطها و عضلات است و مانند اهرمی برای آنها عمل میکند، از اندامهای بدن (مغز، نخاع، قلب و...) محافظت میکند، محل ذخیرة مواد معدنی است و با تولید انواع سلولهای خونی در بیشتر فعالیتهای حیاتی بدن نقش دارد. در پزشکی قانونی با بررسی استخوانها میتوان به زمان مرگ، سن، و جنس فرد پی برد. در زمینه تفاوتهای جنسی، در مجموع استخوانهای یک زن بالغ از مرد بالغ کوچکتر است و زن و ستیغها و زوائد کوچکتر و کمتری دارد، نسبت به طول قطر آنها کمتر است، زمان بهم پیوستگی مراکز استخوان سازی در زنان زودتر روی میدهد. و استخوان زنان استحکام استخوان مردان را ندارد. طول، قطر و وزن استخوانها و قفسة سینه و ستون مهرهها، استخوان لگن و سر و گردن زن و مرد متفاوت است. جمجمه مرد بهطور مشخص از جمجمه زن متمایز است. جمجمه زن از جمجمة مرد سبکتر است، استخوانهای آن نازکترند، حجم آن 10 درصد کمتر است. پیشانی در زن نسبت به مرد بیشتر حالت عمودی دارد، سوراخ کاسة چشم در زنان گردتر است. کنارههای بالای کاسه چشم در زن تیزتر از مرد است. در زن گلابلا، کمانهای ابرویی و زوائی پستانی برجستگی کمتری دارند، سینوسهای هوایی اطراف بینی دارای حجم کوچکترند، و قسمت صماخی استخوان گیجگاهی در زن کوچکتر است و زبری و سختی کمتری دارد، رشد قاعده کاسه سر در زنان 2 سال زودتر از مردان توقف مییابد. برآمدگیهای پیشانی و آهیانهای در زن برجستهتر است و سقف جمجمه کمی پهنتر است و... و در مجموع جمجمه زن پس از بلوغ گرایش به حفظ خصوصیات دوران کودکی دارد. زنان بالغ توده استخوانی کمتری نسبت به مردان دارند و با افزایش سن، از دست دادن تودة استخوانی در آنان زودتر از مردان شروع میشود و شتاب بیشتری نیز دارد . 4 . ورزش و فعالیت بدنی تفاوتهای موجود در انجام اعمال ورزشی بین مردان و زنان ناشی از تفاوت ابعاد و ترکیبات بدن آنهاست. به طور متوسط قد زنان کوتاهتر و وزن آنها سبکتر از مردان است، دارای نسوج چربی بیشتر و توده عضلانی کمتری هستند. دستگاه انرژی آنان ظرفیتی کمتر از مردان دارد، قدرت مطلق آنها حدود23 قدرت مردان است. به دلیل کمتر بودن تودة عضلانی بدن، کل ذخائر فسفاژن آنها در مقایسه با مردان کمتر است. و نیز مستعد داشتن سطح اسیدلاکتیک کمتری در خون (پس از تمرینات حداکثر) هستند، مقدار هموگلوبین زنان و همچنین حجم خون آنان کمتر از مردان است، قلب و شش کوچکتری دارند، و حداکثر اکسیژن مصرفی آنان در مقایسه با مردان در سطح پایینتری قرار دارد، تعداد میتوکندریهای زنان در هر تارچه عضلانی کمتر و اندازة آن کوچکتر است. این عوامل همراه با بسیاری از عوامل دیگر که به تفاوت فیزیولوژیک زنان نسبت به مردان مربوط میشود، تواناییهای ورزشی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. این گونه تفاوتهاست که مردان را در فعالیتهای ورزشی در موقعیت برتر قرار میدهد و آنان در رکوردهای ورزشی از زنان جلو میافتند. شانههای پهن و قوی، دستهای بزرگ و بافت عضلانی بیشتر، مردان را در بازیهایی که مستلزم پرتاب و ضربه زدن است ممتاز میکند، وضعیت پاها و لگن سبب میشود که آنان تندتر از زنان بدوند و از نظر سرعت عمل و هماهنگی حرکات بر زنان پیشیگیرند، و در برابر خستگیها مقاوم باشند، و در ورزشهای سنگین موفقیت بهتری به دست آورند. 5. دستگاه ادراری مجموعه کلیهها، حالبها، مثانه و پیشابراه را دستگاه ادراری گویند، این دستگاه در زن و مرد دارای تفاوتهایی است. طول پیشابراه نقش بخش اسفنجی مجرا در تولید مثل شکل خارجی دستگاه ادراری، و جایگاه مثانه در دو جنس فرق میکند، اندازة کلیه در زن کوچکتر از مرد است، و سرعت پالایش گلومرولی در زنان حدود 15 درصد کمتر از مردان است، و باز جذب گلوکز در کلیههای مردان بیشتر از زنان صورت میگیرد، دفع کرآتینین در مردان بیشتر از زنان است، و نیز شیوع برخی از بیماریها و اختلالات دستگاه ادراری در زن و مرد متفاوت است. به عنوان نمونه عفونت ادراری در دختران زیادتر از پسران مشاهده میشود، و شب ادراری در جنس پسر شیوع بیشتری دارد. 6 . قلب و ریه حجم قفسه سینه زنان کمتر از مردان است، شانههای باریکتری دارند، و به تناسب قلب و ششهای آنان به طور نسبی کوچکتر است. و ظرفیت حیاتی زنان در سطح پایینتری قرار دارد در مردان، زمان استراحت قلب در هر ضربان، کمتر است، هنگام انقباض بطنها فشار خون بیشتر است، و قلب در موارد فشار یا کارهای بدنی برای فعالیت مجال بیشتری دارد. 7 . ماهیچهها و عضلات بدن مرد بهطور مشخص از بدن زن عضلانیتر است، به گونهای که عضلات یک مرد بالغ 40 درصد بیشتر از زن همسن اوست، و قدرت بدنی یک پسر 18 ساله به طور متوسط 2 برابر نیروی یک دختر 18 ساله است. این تفاوت از دوران جنینی که جنس مرد سریعتر از جنس زن رشد میکند شکل میگیرد، و تا دوران بلوغ و پس از آن ادامه مییابد. و از این روست که مردان در تواناییهای بدنی و جسمانی ماهرتر از زناناند. ان شاء الله ادامه خواهد داشت ...
8 . حواس پنجگانه حس بینایی مردان از زنان بهتر است، نسبت نابینایان مادرزادی در جنس نر بیشتر مشاهده میشود، در برابر تاری و خیرگی چشم زنان حساستر است و نزدیکبینی شدید درمیان مردان شیوع بیشتری دارد. برخی از گزارشها از حساستر بودن حسن شنوایی زنان نسبت به مردان حکایت دارد، آنان صداها را بهتر از هم تمیز میدهند و در تشخیص محل صدا ماهرترند، با افزایش سن، شنوایی زنان با سرعت کمتری کاهش مییابد و درصدی کمتر از آنان در سنین بالا به سمعک نیازمند میشوند. در حس بویایی گزارشها حاکی است که مرد بالغ نسبت به بعضی بوها بیتفاوت است، در حالی که زنان نسبت به همان بوها حساسیت نشان میدهند، و بهطور عمومی حسن بویایی در زنان تیزتر از مردان است. برخی نیز حس بویایی مردان را بسیار حساستر از زنان میدانند. از نظر حس چشایی نوزادان دختر به محلولهای شیرین علاقة بیشتری از خود نشان میدهند و زنان به مزههای ترش حساسترند. در حس لامسه میتوان اظهار داشت که پوست زن از پوست مرد لطیفتر است، و نسبت به لمس و درد حساسیت بیشتر دارد، میانگین تحمل فشار برای مردان 7/28 پوند (بر اینچ مربع)، و در زنان 9/15 پوند است. و از این روست که آنان با کمترین ضربه احساس درد میکنند، و درکارهای دستی چابکترند. 9 . چربی بدن [/b]نوزادان دختر نسبت به نوزادان پسر چربی بیشتر دارند، با شروع بلوغ میزان چربی زیر پوست افزایش مییابد، و در بعضی بافتها (کفلها، پستانها) ذخیره میشود. پس از بلوغ گاه تا 30درصد وزن بدن زنان را چربی تشکیل میدهد که به حدود دو برابر چربی موجود در بدن مردان میرسد. 10 . زبان دختران در تقلید آواها از پسران ماهرترند و به طور معمول زودتر از پسران سخن گفتن را میآموزند، از نظر دستوری، کاربرد واژهها و... دختران بر پسران برتری دارند. لکنت زبان در میان پسران بیشتر دیده میشود. و تلفظ زنان درستتر از مردان است. 11 . صدا صدای مردان به طور مشخص از صدای زنان بمتر است، مردان از سه سطح تقابلی زیر و بمی آهنگی برخوردارند، در حالی که زنان دارای 4 سطحاند، و این خود سبب میشود که بتوانند به راحتی عواطف گوناگون را ابراز کنند. 12 . پوست و ناخن و مو تفاوت پوست زن و مرد ناشی از ماهیت زمینهای ساختمان بافت همبندی رشتهای زیرجلدی است، همچنین بافت روپوست زنان نازکتر از مردان است و مقاومت کمتری نسبت به برآمدگیها و فرورفتگیهای سطحی از خود نشان میدهد. لطافت، صافی و چربتر بودن پوست زن و نیز حساسیت آن نسبت به لمس و درد، در آمادگی جنسی وی دارای اهمیت است. در بیماریها و عوارض پوستی نیز بین زن و مرد تفاوتهایی دیده میشود. 13 . قد و وزن و نسبت اندامها در اندازه قد و وزن هم عوامل جنس دخالت دارد. در یک جامعه با شرایط نسبی یکسان به طور معمول مرد از زن سنگینتر و بلند قدتر است. این تفاوت از دوران جنینی و نوزادی موجود است و تا زمان بلوغ دختران ادامه مییابد، در رشد جهشی این دوران طول قد و اندازة وزن دختران افزایش مییابد و سپس با فرا رسیدن بلوغ پسران، آنان دوباره جلو میافتند. در زمان بلوغ نسبت پهنای شانه به عرض لگن در پسران بیشتر میشود، و در دختران عرض لگن نسبت به شانه افزایش مییابد. دختران پاهای کوتاهتری نسبت به پسران دارند. ان شاء الله ادامه خواهد داشت ... |
|||
۲۰:۲۲, ۸/مرداد/۹۱
(آخرین ویرایش ارسال: ۸/مرداد/۹۱ ۲۰:۳۰ توسط M912.)
شماره ارسال: #8
|
|||
|
|||
فکر میکنم از یه نطر که خیلی هم مهمتره یادمون رفته در مورد تفاوت ها صحبت کنیم و اون تفاوت از نگاه جنسیه!!!
بهتره بیشتر در این مورد صحبت بشه چون اکثر آیات در مورد زنان در رابطه با همین مسئله هست و البته این ایراد قرآن یا اسلام نیست بلکه ایراد جامعه است که به زن نگاه ابزاری داره و قرآن سعی کرده با دستوراتش جلوی این دیدگاه جامعه رو بگیره و همین موضوع تفاوت ابعاد جنسی زن و مرد هستش که شکل میده به بحث!!! به نظرم مهمترین تفاوت زن و مرد همینه هر چند که تفاوت های بسیاری هم وجود داره امااکثر حقوق زن از این موضوع نشات میگیره و حتی همین که خیلی از بانوان جنس مخالف رو نمیشناسند و میزان اهمیت روابط جنسی در مردان رو هم درک نمیکنند دچار اشتباه یا اختلافات میشن و اصلا تفاوت زیادی بین رابطه جنسی از نگاه زن و مرد وجود داره!!! ! الان یه مطلب میخوندم که این قسمتش منو جذب کرد مردان مدام به برقراری رابطه جنسی می اندیشند . این یکی از تصورات زنان نسبت به مردان است . بله این گفته کاملا واقعیت دارد اما زنان باید آگاه باشند که این یکی از خصوصیتهای بیولوژیکی مردان است .در واقع مردان در طبیعت اینگونه طر احی گردیده اند و نباید به آنها به دید موجوداتی شیطانی نگریست . اینم نوشته الن و باربارا پیز میل جنسی زن مانند اجاق الکتریکی است، آرام آرام داغ می شود و مدت زیادی طول می کشد تا سرد شود. میل جنسی در مردان مانند مایکروویو است. در عرض چند ثانیه با آخرین ظرفیت کار می کند و به محض پخته شدن غذا سریعاً خاموش می شود. میل جنسی زن به طور قابل توجهی تحت تأثیر اتفاقات زندگی اش است. اگر از شغل خود نفرت داشته باشید، اگر پروژه سنگینی در کار به عهده اش گذاشته شود، اگر قسط خانه اش دو برابر شود، اگر بچه ها مریض باشند، اگر در باران خیس شود و یا سگ خانه گم شود، رابطه چنسی برایش مفهومی نخواهد داشت. تنها چیزی که به آن نیازمند خواهد بود رفتن به رختخواب و خوابیدن است. اگر همین مسائل برای مرد اتفاق بیفتد او رابطه ی جنسی را قرص خواب قلمداد خواهد کرد و آن را نوعی وسیله ی رهایی از فشارهایی که در طول روز روی هم تلمبار شده خواهد دانست. بنابراین در پایان روز چنین تمایلی از جانب او برای زن سنگین و غیر قابل فهم است. زن او را یک وحشی بدون احساس خواهد نامید و مرد هم زن را سردمزاج خوانده و شب را روی کاناپه به صبح خواهد رساند. تعداد کمتری از زنان را می شود یافت که مانند مردان از نظر جنسی زیاده طلب باشند، اما انگیزه های زن در این زمینه با انگیزه ی مرد تفاوت دارد. مغز مؤنث غارنشین چنان برنامه ریزی شده است که فقط به خاطر رابطه ی جنسی تن به آن نمی دهد و برای این کار نیاز به ارتباط یا حداقل اشتراکات عاطفی دارد تا میل جنسی پیدا کند. اغلب مردان تشخیص نمی دهند که اگر زن از نظر عاطفی وابسته شود تا حداقل پنج شش ماه یک هم بستر خوب خواهد بود. (خوب این نشون میده که رابطه خیلی مهمه و همینطور تو خیابون یا هر جا دنبال رابطه نیستن) زیاده طلبی و بی بندوباری در مغز مرد برنامه ریزی شده است. او با دارا بودن مقدار زیادی تستسرون باید به نیاز دیرینه ی زاد و ولد پاسخ گوید. بنابراین از نظر بیولوژیک مناسب تک همسری نیست. بعضی از مردها مونوگامی (تک همسری) را چیزی می دانند که میز و صندلی از آن درست شده است. اگر این نیاز فشار زیادی به مرد وارد کند او حتی تا حضیض زناکاری فرو می غلتد تا بقای قبیله را تضمین کند. فهلا همینا باشه تا برم سفره افطار رو بندازم نماز و روزه هاتون قبول باشه
|
|||
۱۰:۰۹, ۹/مرداد/۹۱
شماره ارسال: #9
|
|||
|
|||
بسم الله الرحمن الرحیم
بررسي تفاوت زن و مرد در روان شناسي حال كه پذيرفتيم تفاوت زن و مرد ناشي از تفاوت در حقيقت و سرشت آن ها نيست و از يك گوهر انساني مشترك برخوردارند، تفاوت هاي متعدد زن و مرد در ابعاد گوناگون جسماني، عاطفي و شناختي چگونه توجيه مي شوند؟ اين تفاوت ها مورد باور و تأكيد همه دانشمندان در رشته هاي گوناگون و از جمله روان شناسان مي باشند. حتي اين تفاوت ها را در تك تك سلوهاي بدني زن و مرد جاري و ساري مي دانند; مثلا، الكسيس كارل ، فيزيولوژيست و پزشك مشهور، مي گويد(انسان موجود ناشناخته ، ترجمه ، ص 100.): «اختلاف زن و مرد تنها به شكل ظاهري آن ها نيست، بلكه عميق تر است، كه از تأثير مواد مترشّحه غدد تناسلي در خون ناشي مي شود، به طوري كه تك تك سلول هاي بدن، به ويژه سلول هاي سيستم عصبي زن و مرد، نشانه جنسي بر روي خود دارند.» 24 زيست شناسان بر اين عقيدهاند كه زن و مرد تفاوت هاي بنيادي دارند. تفاوت هاي آن ها در درجه اول، ارثي مي باشند، نه محيطي. آن ها معتقدند: هر سلول بدن زن با هر سلول بدن مرد تفاوت دارد. (سيامك خدارحيمي و ديگران، روان شناسي زن ، انتشارات مردمك، 1377، ص 4.) الف. تفاوت هاي فيزيولوژيك در زمينه تفاوت هاي تنكردي و جسماني زن و مرد، سخن بسيار است. پزشكان، فيزيولوژيست ها و زيست شناسان تحقيقات فراواني در اين زمنيه داشته و براي هر يك از دو جنس، مقياس ها و هنجارهاي معيّن و مشخصي به دست داده اند. در اين تمايزات و تفاوت ها، از دستگاه تناسلي و توليد مثل (كه اساسي ترين تفاوت جسماني بين زن و مرد است) گرفته تا طول عمر هر يك از دو جنس و دستگاه هاي عصبي، گوارشي، استخوان بندي و تنفس و خون مورد توجه و تحقيقات موشكافانه بسياري متخصصان اين رشته قرار گرفته اند. روان شناسان از جمله روان شناسان رشد با تكيه بر همين مباني و يافته هاي زيستي انسان و تفاوت ها و تمايزات زن و مرد، به تأثير اين تفاوت ها بر رفتار انسان و به تفسير تفاوت هاي رفتار عاطفي و شناختي زن و مرد پرداخته اند. در اينجا، فقط به نمونه هايي از گفته ها و يافته هاي فيزيولوژيست ها اشاره مي شود: 1. پيچيده تر بودن دستگاه تناسلي زن نسبت به مرد، تحوّلات هورموني و تغييرات آن در هر ماه در طول عمر زن، مسائلي همچون قاعدگي، آبستني، زايمان، شيردهي، يائسگي را پديد مي آورد و بر جسم و روان و كار و رفتار زن تأثير مي گذارد. (آسيموف آيزاك، اسرار مغز آدمي ، ترجمه محمود بهزاد، تهران، علمي و فرهنگي، 1372، ص 118.) 2. هورمون ها، ميزان و نوع ترشّح آن ها در سوخت و ساز مواد مصرف شده توسط انسان، رشد اندام هاي گوناگون انسان، ايجاد حالت هاي هيجاني همانند پرخاشگري و حالت تهاجمي، مقاومت فرد در برابر ميكروب ها، فعاليت جنسي و ديگر ابعاد جسماني و نيز رفتاري و رواني هر يك از جنس زن و مرد تأثيرگذارند و تفاوت هاي بين زن و مرد را نمايان تر مي كنند. 3. بر اساس آمارها، طول عمر زنان 4، 7، 8 و 10 سال بيش از مردان است و به طور متوسط، آنان حدود 7 سال بيشتر از مردان زندگي مي كنند. (سيدهادي حسيني، كتاب زن ، تهران، اميركبير، 1381، ص 107.) 4. در جهت شناخت فيزيولوژي زن و مرد، يافته ها و هنجارهاي طبيعي آزمايشگاهي قابل توجهي وجود دارند. اندازه متوسط برخي از ويژگي هاي خوني و هورموني در زن و مرد متفاوت است، به گونه اي كه مشاهده آنچه در بدن مرد طبيعي مي نمايد، در پلاسماي خون يا ادرار زن ـ مثلا ـ هشداردهنده است و مي تواند نشانه نوعي اختلال يا بيماري باشد. 5. از نظر مغز و اعصاب نيز بين مغز زن و مرد تفاوت هايي قابل توجه وجود دارند. درباره اين تفاوت ها به لحاظ سلولي، حجم و اندازه، تعامل با هورمون هاي بدن و كاركردها، بررسي هاي دقيق زيادي صورت گرفته اند. 6. از نظر استخوان بندي نيز بين زن و مرد تفاوت هاي زيادي بيان شده اند، به گونه اي كه در پزشكي قانوني، از اين تفاوت ها به جنسيت فرد پي مي برند; مثلا، گفته اند: استخوان هاي جمجمه و لگن از نظر جنسيت، بيشترين تفاوت ها را دارند، به گونه اي كه از 90 درصد افراد، تنها با بررسي جمجمه و لگن، مي توان جنسيت آن ها را مشخص كرد. (گان كريستين، استخوان شناسي و مفصل شناسي ، ترجمه صوفيا نقدي، انتشارات نخل، 1375، ص 4.) 7. همين سان، در ديگر ابعاد جسماني همچون دستگاه ادراري، قلب و ريه و ديگر اندام هاي انسان نيز به تفاوت هاي بين دو جنس تصريح شده و از سوي محققان و دانشمندان و بخصوص فيزيولوژيست ها تحقيقات و بررسي هايي صورت گرفته اند. ب. تفاوت در توانايي هاي شناختي روان شناسان وقتي از توانايي هاي ذهني و شناختي انسان سخن مي گويند، به سراغ مفهوم «هوش» و كاركردهاي آن مي روند و به آنچه در ظاهر ادراكات آدمي، حاصل سازواره بدن، به ويژه فعاليت مغز و قشر آن است، «هوش» مي گويند. هوش را مي توان بخشي از فعاليت هاي نفس آدمي دانست كه از مرحله احساس تا مرحله فعل نمود دارد. هوش قسمتي از شخصيت و عالم مشترك فكر، عقل، معلومات و دانستني هاست و در واكنش هاي طبيعي اعمال عادي و كارهاي ارادي نقش دارد. انسان هوشمند احساس، درك و حافظه برتري دارد و روابط بين اشيا را بهتر درمي يابد واكنش هاي وي بجا و متناسب هستند و در مقابل هيجانات، انفعالات و عواطف، دقيق تر، ظريف تر و مؤثرتر عمل مي كند. (جمعي از مؤلفان، شناخت و سنجش هوش و استعداد تحصيلي ، انتشارات دكتر فاطمي، 1361، ص 7.) برخي هوش را تركيبي از استعداد عددي (روابط و مسائل رياضي)، آمادگي رواني ـ كلامي (حضور ذهن و كاربرد هر سخن در جاي خود)، درك معاني (نقلي، عقلي، فلسفي و علمي)، حافظه، استدلال، فهم روابط فضايي و سرعت ادراك دانسته اند. بعضي نيز تعاريف ديگري از آن ارائه داده اند. هوش به دو نوع «نظري» و «عملي» تقسيم مي شود. «هوش نظري» براي شناخت روابط و واقعيت ها به كار مي رود و در ميان نوابغ و فلاسفه و هنرمندان به صورت نمايان ديده مي شود. «هوش عملي» شناخت محيط زندگي و سازگاري آن است. رابطه هوش با جنسيت از جمله مسائلي كه هميشه مورد توجه روان شناسان بوده، اين است كه آيا هوش با جنسيت ارتباط دارد؟ در صورت ارتباط، ميزان هوش در كدام يك از دو جنس بيشتر است؟ با آنكه تحقيقات كمّي و كيفي زيادي در اين باره صورت گرفته، ولي به لحاظ پيچيدگي موضوع، پاسخ قطعي حاصل نشده و نتيجه بررسي ها از حد فرضيه فراتر نرفته است. در زمينه رابطه بين هوش و جنسيت، سه نظريه وجود دارند: 1. عدم تفاوت هوش بين زن و مرد در اين ديدگاه، ادعا شده كه بهره هوشي كلي زنان و مردان تا حد زيادي مشابه و يكسان است. از تفاوت اندك برتري هوشي پسران بر دختران نيز مي توان چشم پوشيد; زيرا اين تفاوت از شرايط محيطي و عوامل اجتماعي ناشي مي شود. (پيره روژه، روان شناسي اختلافي زن و مرد ، ترجمه حسين سروري، انتشارات جانزاده، 1370، ص ) 2. فقدان رشد عقلي در زنان برخي در زمينه كاستي مغز و توان هوشي زن، به افراط گراييده و گفته اند. «زنان مغز ندارند; اگر سر كوچكشان را پر كنيم، از كار مي افتد. شناخت هاي فكري براي زن به بهاي از دست دادن ويژگي هاي زنانه ارزشمند پديد مي آيد. زنان با هوش نازا هستند و همه ناظران تأييد مي كنند كه زنان با هوش صفات و حالات مردانه دارند.» (سيدهادي حسيني، پيشين، ص 216.) عدم رشد عقلي در برخي انديشه ها، از بزرگ ترين نقطه ضعف هاي شخصيت زن به حساب آمده است; امري كه به نااستواري و غيرقابل اعتماد بودن شخصيت وي مي انجامد و سبب مي شود دير يا زود نتواند معنويات و كمالاتي را كه به دست مي آورد، نگاه دارد و در اثر دخالت هاي عاطفي، عقل از مسير خودش انحراف يابد. (سيدهادي حسيني، پيشين، ص 216.) از نظر دكتر پل زوليوس موبيئوس ، ناتواني ذهني يا ضعف فكر زن نه فقط واقعيت، بلكه ضرورت است و نه تنها مواهب فكري زن از مرد كمتر است، بلكه آن ها را بسيار سريع تر از دست مي دهد. سر زن كوچك تر از سر مرد است و سر كوچك به طور طبيعي مغز كوچك را در خود جاي مي دهد. ضعف فكري او را از استدلال دور مي كند. (گري بنوات، زنان از ديد مردان ، ترجمه محمّدجعفر پوينده، تهران، جام، 1377، ص 98.) از نظر روسو، تقريباً تمام دخترها خواندن و نوشتن را با اكراه مي آموزند، اما كاربرد سوزن را هميشه داوطلبانه ياد مي گيرند. هيچ هنري را نه دوست دارند و نه ياد مي گيرند و هيچ نبوغي هم ندارند. (چه احترامی ؟؟؟؟) از ديدگاه پرودون ، زن حد وسط ميان مرد و دنياي حيواني است و به خودي خود، علت وجودي ندارد. او زماني كه هوش خود را به كار گيرد، زشت و ديوانه مي شود. پل بروكا مي گويد: نبايد از نظر دور داشت كه زن به طور متوسط، كم عقل تر و كم هوش تر از مرد است، و ممكن است درباره اين تفاوت مبالغه شده باشد، اما در هر حال تفاوتي واقعي است. بنابراين، مي توان فرض كرد كه كوچكي مغز زن در عين حال، تابع كهتري جسماني و كهتري فكري اوست. ژرژ ساند ، كه خود زن است، زن را به طور ذاتي احمق مي داند، و لامند آن را مجسمه زنده حماقت به حساب مي آورد. ايپوليت تن مي گويد: اگر استدلال، انديشه و هوش را در اختيار زن بگذاريم مثل آن است كه چاقويي را به دست بچه بدهيم. تفاوت در توانمندي هاي هوشي اين ديدگاه عامل جنسيت را در توانمندي هاي هوشي مؤثر مي داند و به امتيازات نسبي و برتر هريك از دو جنس در عوامل هوشي اشاره مي كند و آن ها را ناشي از عوامل زيستي و هورموني و مسائل وراثتي و امور طبيعي مانند ديگر تفاوت هاي موجود بين زن و مرد مي انگارد و ضمن آنكه محيط و عوامل اجتماعي و فرهنگي را در بروز استعدادها مؤثر مي شمارد، بر نقش مسائل فيزيولوژي، به ويژه هورموني، تأكيد ميورزد. در اين زمينه از نتايج برخي تحقيقات نيز كمك گرفته اند: الف. جمجمه زنان و كودكان نازك تر از مردان است و حجمي حدود 10 درصد كمتر از جمجمه مردان دارد. اندازه مغز زنان كوچك تر و وزن آن سبك تر است. در عين حال، اگر از ارتباط بين اندازه مغز و هوش سؤال شود، با يافته هاي كنوني نمي توان پاسخ قطعي داد، هرچند گفته شده: ضريب همبستگي بين حجم مغز و بهره هوشي بين10تا30درصداست. ب. بر اساس يك فرضيه، ميزان هوش بر اثر ساختمان سلولي و شيميايي مغز افراد متفاوت است. تحقيقات نيز نشان داده اند كه لايه خارجي مغز نقش مهمي را در هيجان آدمي بر عهده دارد و چون در اين پديده رواني، زن و مرد متفاوتند و هيجانات در زن نمود بيشتري نشان مي دهند، مي توان دريافت كه دو جنس از اين نظر، تفاوت هايي دارند. بدين سان، برخي از تفاوت هاي دروني مغز بين دو جنس آشكار مي شوند و اگر توجه شود ميزان هوش با چين خوردگي هاي سطح خارجي مغز مرتبط است و نقش جنسيتي را نمي توان در آن ناديده گرفت. ج. درباره توانايي ها و مهارت هاي كلامي نيز باور غالب آن است كه دختران برتري اندكي بر پسران در اين زمينه دارند. در مرحله كودكي، دختران از پسران نسبت به تعداد يادگيري نخستين كلمات و ساختن جمله ها و اداي رسا و روشن آن ها، ميزان استفاده از كلمات، حفظ خزانه لغات، خواندن و خلّاقيت كلامي، نوشتن و هجّي كردن و نكات گرامري برتر به نظر مي رسند. آزمون هاي مربوط به كاربرد زبان و مهارت هاي كلامي اين مطلب را تأييد مي كنند. مخفي نماند گروهي نيز با توجه به تحقيقات اخير نظر داده اند كه تفاوت در توانايي هاي كلامي بين دختران و پسران در مقايسه با سه دهه گذشته كمتر شده است. از اين مطلب، مي توان نتيجه گرفت كه ممكن است اين تفاوت از عوامل محيطي و زمينه هاي فرهنگي ناشي شود. اين نكته مهم نيز قابل توجه است كه برتري زنان در توانايي هاي كلامي از حد سيّالي كلام فراتر نمي رود و در درك كلامي و استدلال به آن (مانند قياس كردن) دختران بر پسران برتري ندارند. در آزمون هاي غيركلامي، تفاوت چشمگيري ميان دختر و پسر بروز مي يابد. اين تفاوت همواره (بجز آزمون رمزنويسي) به نفع پسرهاست. د. در تفاوت زن و مرد در هوش كلي، گفته شده: گرچه برخي نمره هوش بهر زنان و مردان را تا حد زيادي مشابه دانسته و گفته اند: شواهد مبني بر اينكه از نظر هوش كلي، يكي از دو جنس بر ديگري برتري داشته باشد، يافت نشده است و نابرابري هاي خاصي در بعضي از عوامل، يكديگر را خنثا و تعديل مي كنند، اما پيداست كه بعضي از استعدادهاي خاص در يكي از دو جنس قوي تر و رشد يافته تر از ديگري است. «هوش كلي» همان عوامل هوش است كه از مجموعه آزمون هاي كلامي و غير كلامي به دست مي آيد و توانايي عددي، رواني، كلامي، حافظه، استدلال، درك روابط فضايي و سرعت ادراك را شامل مي شود. (ل. مان نرمال، اصول روان شناسي ، ترجمه و اقتباس محمود ساعتچي، چ سيزدهم، تهران، اميركبير، 1375، ج 1، ص 261) پسران به طور نسبي در تجسّم فضايي، استعدادمكانيكي،استدلال هاي رياضي و منطقي بر دختران برتري دارند. برتري دختران نيز بر اساس گزارش ها در عوامل زيباشناسي (اشكال، رنگ ها، تصاوير)، توانايي هاي كلامي (تعريف كلمات) مهارت هاي يدي (دكمه كردن، نخ كردن) مورد تأييد است. با توجه به اين اظهارنظرها و اين مطلب كه تفاوت هاي فردي در هوش آشكارند و اشخاص گوناگون بهره هاي هوشي متفاوت دارند، برخي در تصوّر و تصوير كردن قوي هستند و استعداد بعضي براي يادگيري زبان زياد است; همچنين دسته اي از افراد حافظه قوي دارند و مي توانند واقعيت هاي مرتبط به همه چيز را در نظر بگيرند. نيز هوش تحت تأثير عامل وراثت است و ژن هاي متعدد به ميزان زياد، آن را مشخص مي كنند. حتي گفته شده است: هورمون هاي فرد در آغاز، رشد هوش را آسان مي سازند و تجويز آندروژن ها به افرادي كه از نظر وراثت ماده اند، بهره هوشي آن ها را به ميزان قابل توجهي از بهره هوشي ميانگين افراد ماده طبيعي بالا مي برد. اين موضوع ما را به اين گفته ديويد وكسلر نزديك مي كند كه گفته است «يافته هاي ما نويد همان چيزي است كه شاعران و داستان نويسان غالباً ادعا كرده اند و مردم عامي مدت هاست معتقدند، و آن اين است كه مردها نه تنها رفتاري متفاوت با زنان دارند، بلكه به صورتي متفاوت مي انديشند.» (سيدهادي حسيني، كتاب زن ، ص 235 به نقل از: آيا به راستي مردان از زنان برترند) تفاوت توانايي هاي شناختي در طبقه بندي بلوم به دليل آنكه توانايي هاي عقلي به مقدار زيادي با توانايي هاي شناختي مربوط مي شوند و زنان و مردان در توانايي هاي شناختي با يكديگر متفاوتند، براي تبيين، بجاست بيشتر اين موضوع با تأكيد بر طبقه بندي شناختي بلوم مورد توجه قرار گيرد. بلوم اهداف تعليم و تربيت و يادگيري را به سه حيطه «شناختي»، «عاطفي» و «عملكردي» تقسيم كرد. حيطه شناختي را نيز به شش طبقه تقسيم نمود كه عبارتند از: الف. دانش: شامل يادآوري (بازخواني بازشناسي) امور جزئي و كلي كه اين سطح مربوط به حافظه است. تحقيقات نشان مي دهند كه زنان از حافظه قديمي قدرتمندي برخوردارند و حافظه آنان دقيق و سريع است. خانم ها تمام جزئيات و ظرايف را درك مي كنند و از هر 100 محرّك، 90 محرّك را دريافت مي كنند و به حافظه مي سپارند، در حالي كه تعداد محرّك هايي كه مردان دريافت مي كنند كمتر است. از اين رو، دختران در دروس حفظ كردني قوي تر و موفق تر از پسران هستند و پسران در دروس رياضي قوي ترند. ب. فهم: درك مطالب به گونه اي كه هدف اصلي مطلب موردنظر را بيابند و بفهمند، فهم است. از عوامل مؤثر در فهم بهتر، دانش، گذراندن تحصيلات دانشگاهي، سن و سال و موقعيت هاي طبيعي مناسب است. زنان در مقايسه با مردان، از نظر فهم سرعت كمتري دارند و شايد علت اينكه عمدتاً افراد برتر كنكور آقايان هستند، همين سرعت آنان در فهم است. ج. به كاربستن: نسبت به فهم سطحي، به كار بستن پيچيده تر است و فرد بايد در اين قسمت، مفاهيم انتزاعي را در در زمينه هاي عيني به كار برد. به دليل آنكه زنان تفكر انتزاعي گسترده تري نسبت به مردان دارند و اجراي اين تفكر بسيار ريز و جزئي است و مردان كليات هر موضوعي را درك مي كنند، مردان به وقت كمتري براي پردازش نياز دارند. به همين دليل، سرعت تصميم گير آن ها سريع تر است. به هر حال، مردان به خاطر سرعت در پردازش اطلاعات و درك كلي مطالب، از سرعت بيشتري در كاربرد (به كار بستن) برخوردار هستند، ولي سرعت زنان در اين زمينه كمتر و دقتشان بيشتر است. د. تحليل يا تجزيه: در اين مرحله، فرد يك مطلب را شكسته و به اجزاي كوچك يا عناصر تشكيل دهنده آن تقسيم مي كند. اين مرحله نياز به تمركز زياد دارد; زيرا هر جزئي بايد به نحوي منطقي با كل در ارتباط باشد. در مرحله «تجزيه و تحليل»، در نگاه اول به نظر مي رسد مردان از ديدگاه متمركز برخوردار بوده، قوي تر از زنان باشند; زيرا زنان جزئي نگرند، اما در فرايند تحليل، كارشناسان بر اين باورند كه مطالعه جزئيات بدون در نظر گرفتن رابطه آن ها با همديگر و با كل، موجب پريشاني فكر خواهد شد، در حالي كه مطالعه از كل به جزء قدرت تجزيه و تحليل را افزايش مي دهد. بنابراين، شايد بتوان گفت: در اين مورد زنان از مردان قوي ترند; زيرا زنان هوشياري با حواس باز دارند و مردان هوشياري با حواس متمركز و از اين رو، كمتر قادر به ايجاد تناسب اجزاي يك كل هستند. هـ . تركيب: عناصر و اجزاي يك كل يكپارچه را كنار هم گذاشتن و طرح جديدي توليد كردن تركيب است; همان فعاليت ذهني كه به آفرينندگي يا «خلّاقيت» معروف است. قدرت خلّاق زنان به طور قابل ملاحظه اي ضعيف تر و محدودتر از مردان است. توجه به محيط آموزشي و شيوه زندگي و فرهنگ حاكم بر جامعه در بروز خلّاقيت نقش دارند. خلّاقيت مردان بيش از زنان است و در اين زمينه، مردان استعداد ذاتي دارند. حتي در خلّاقيت هاي ادبي نيز مردان درخشان تر از زنان هستند. و. ارزشيابي: اين، مرحله داوري نتيجه گيري و قضاوت است. به دليل آنكه زنان تفكر جزئي گرا دارند، در مرحله ارزشيابي موفقيت كمتري نسبت به مردان دارند. آن ها براي استنتاج به سرعت انتقال و اطلاعات نياز دارند، و چون در اين زمينه دچار نقص و مشكل هستند، در نتيجه گيري نيز با مشكل مواجه خواهند شد. زنان در جزئيات زندگي فرو مي روند و به آن ها بها مي دهند و كمتر به مرحله تفكر فيلسوفانه مي رسند. می بخشین ممکنه یکم نتیجه گیری ازاین متن سخت باشه ولی خب به نظرم مفیده چون میشه تناقض موجود در تفکر و عمل غربی ها رو نشون داد. متاسفم که دیر شرکت کردم. در ضمن کی از کتب دینی استفاده کنیم. |
|||
۱۰:۳۱, ۹/مرداد/۹۱
شماره ارسال: #10
|
|||
|
|||
به عقیده بنده فعلا باید روی تفاوتهای فیزولوژیکی و جسمانی زن و مرد کار بشود تا کالبد شکافی دیدگاهها و چگونگی نگرش زن و مرد بر دنیای اطراف خود. بررسی این تفاوتهای تا حد زیادی چرائی این دیدگاهها مثلا همان نگاه جنسی که شما فرمودید رو تفسیر میکند.
تفاوت در اندازه مغز تقريبا تمام مطالعات نشان ميدهد كه در بدو تولد، مغز نوزاد پسر از مغز نوزاد دختر بزرگتر است، چيزي بين 12 تا 20 درصد. اندازه دور سر نوزاد پسر نيز، به همين منوال، از اندازه دور سر نوزاد دختر بزرگتر است. اما وقتي در همين سنين، اندازه مغز را با در نظر گرفتن وزن كلي بدن حساب ميكنيم، ميبينيم كه تفاوت چنداني بين اندازه مغز نوزاد دختر و پسر باقي نميماند. در بزرگسالان، وزن مغز مردان بين 11 تا 12 درصد از وزن مغز زنان بيشتر است و البته بايد اين را همدر نظر گرفت كه معمولا وزن مردان از وزن زنان همسن خودشان بيشتر است. با اين حساب، شايد اندازه خالص مغز معيار مناسبي براي سنجش عملكرد آن نباشد. در حقيقت، مطالعاتي كه تفاوتهاي معناداري بين مغز زنان و مردان از نظر ساختاري قايل شده باشند، آنقدر ناچيزند كه ميشود گفت تفاوتهاي ساختاري در نيمكرههاي مغزي را از نظر نورولوژيستها بايد ناديده گرفت. [/b] [b] مغز انسان وظایف نیمکره راست و چپ مغز [/b] نیمکره راست مسئول تفکرات خیالی و تصورات و هنر است که در خلق ، استنباء احساس و شوخ طبعی نقش دارد [/font] نیمکره چپ مغز مسئول فعالیتهای منطقی و ظریف و موشکافانه است. خواندن، نوشتن، تجزیه و تحلیل و دانش و مهارت و مدیریت علوم برعهده این بخش از مغز میباشد ارتباط قوی بین این دو نیمکره دارای مزیت است. برای مثال نیمکره چپ مغز با پردازشهای نیمکره راست ، بیان بهتری از احساس را ارائه خواهد داد. ایستموس (isthmus) یا تنگراه، باریکهای از بافت است که نیمکره چپ مغز را به نیمکره راست وصل میکند. [/b] [b] مزیتهای مغز زنان بر مردان ارتباط عاطفی: ایستموس، در زنان ضخیمتر از مردان است و همین ارتباط قویتر بین دو نیمکره مغز میتواند دلیل موفقیت زنان در برقراری ارتباط عاطفی از طریق زبان باشد. مهارت گفتاری: کورتکس (قشر مخ) زنان 15 تا 20 بزرگتر از قشر مخ مردان است. این بخش از مغز، مسئول عملکردهای اولیهای مثل سخنرانی، حرکت و استنباط و احساس است. به طور کلی، زنان دارای دانسیته عصبی بیشتری در ناحیه قدامی مغز میباشند که این دربرگیرنده اعمالی چون برنامهریزی، قضاوت و زبان میشود. احساس درد: زنان نسبت به درد واکنشهای عمیقتر و شدیدتری از خود بروز میدهند. بنابراین درد بیشتری در مقایسه با مردان احساس میکنند.حافظه: زنان به طور متوسط 7/5 امتیاز در حافظه بالاتر هستند. زنان دارای دید محیطی بهتری میباشند که بـه آنها کمک میکند اتفاقات پیرامون مـنـزل خـود را زیـر نـظـر گـرفـتـه و خـطـر در حـال نـزدیـک شدن به خانه را شنـاسایی کنند. مـغـز زنـان قـادر اسـت دامـنـه اطـلاعات وسیعتری را رمزگشایی کند. زنان با ارزشترین اطلاعات را برگزیده و آن را به نسل بـعد انتقال میدهند. تکمیل وظایف: زنان دارای گوش تیزتری میباشند و هنـگام صحبت کردن از واژههای بیشتری استفاده میکنند و در تکمـیل و اتـمام وظـایف به طور مستقل، بهتر از مردان میباشند. مرور اطلاعات: زنـان تمایل دارند تا اطلاعات را بارها و بارها در مغزشان مرور کنند. عدم تقسیم کار بین دو نیمکره: هر دو نیمکره راست و چپ مغز زنها با هم روی مشکلات کار می کنند و تقسیم کار بین آنها صورت نگرفته است. کپی برداری مسئولیتها: اگر یکی از نیمکرههای مغز زنی آسیب ببیند، نیمکره دیگر قادر به کپی کردن تمامی قابلیتهای نیمکره تخریب شده است و میتواند مسئولیت تمامی کارهای زندگی او را به عهده بگیرد. تمرکز: زنان موضعی میاندیشند و بر روی جزئیات و نکات ظریف تمرکز میکنند.پیروی از دیگران: زنـان تـمـایل دارند از عقاید پیشنهادی دیگران پیروی کنند. ارزیابی آنان از خودشان در سطح پایینتری از مردان میباشد.رضایتمندی در زندگی: زنان برای خانواده و فرزندان ارزش قائل میباشند.[/b] [b]تحمل درد: زنان درد و کار یکنواخت را بهتر از مردان تحمل میکنند. زنان بـیشتر بـه سـلامتـی خود اهمیت میدهند. لذا مردان دو برابر زنان بیمار میشوند خواهان شنونده: وقتی زنان مشکلاتشان را بـا مـردان در میان میگذارند، دنبال راه حل نمیگردند، بلکه آنها نیاز دارند تا فردی به حرفهایشان گوش دهد. مزیتهای مغز مردان بر زنان اندازه مغز: مغز مردان از نظر فیزیکی بزرگتر است، زیرا اندازه مغز با اندازه بدن مرتبط است. میزان سلولهای مغز مردان 4 درصد بیشتر از زنهاست و مغز آنان 100 گرم سنگینتر است علوم و دانش: بخش سفید مغز مسئول ارتباطات درونی مغز است. این بخش ، همه آنچه را که مغز فرا گرفته است، سازماندهی میکند. هر چه ارتباطات بخش سفید مغز بیشتر باشد، فرد باهوش تر است و توانایی سازماندهی، توجه به جزئیات، ارتباطات فضایی و حل مشکلات در او بیشتر خواهد بود. ماده خاکستری مربوط به هوش عمومی در مردان بیش از 6 برابر زنان است [/b] [b] [font=Times New Roman] ذخیره اطلاعات: مردان قادر میباشند تا اطلاعات را طبقه بندی کرده و در مغزشان ذخیره کنند. مـردان قـادر هستـند تــا مسیر حرکت خود را به خاطر بسپارند عدم تغییر وضعیت: مغز یک مرد در مقایسه با مغز یک زن، مدت زمان بیشتری احتیاج دارد تا تغییر وضعیت بدهد. هنگامی که خانمی با همسرش مشغول گفتگو درباره مسائل مادی و اقتصادی است و ناگهان بخواهد از احساساتش صحبت کند، میبینند که همسرش حوصله این کار را ندارد؛ زیرا به همان سرعت نمیتواند از وضعیتی به وضعیت دیگر تغییر جهت دهد تفکر کامل: مردان موقعیتها و اوضاع را به طور کلی درک میکنند و تفکر کلی و جـامع دارند ریسک پذیر: مردان سازنده و خلاق میباشند. آنها ریسک پذیـر بـوده و به دنبال تجربههای جدید میباشند اعتماد به نفس: مردان در تفکرات و اعمالشان استقلال دارند و بیشتر از عملکرد خودشان رضایت دارند رضایتمندی در زندگی: مردان برای شغل مناسب و موفقیت در کارها ارزش قائل اند پنهان کردن احساسات: مردان و زنان دارای حس حسادت یکسان هستند، اما مردان بهتر میتوانند این حس را پنهان سازند.
|
|||
|
![]() |
1 میهمان |